فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

مبانی نظری سبک های تفکر و اثربخشی مدیران

مبانی نظری سبک های تفکر و اثربخشی مدیران
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 93 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 34
مبانی نظری سبک های تفکر و اثربخشی مدیران

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

مبانی نظری سبک های تفکر و اثربخشی مدیران

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری

خلاصه ای از کار:

- سبک تفکر

واژه سبک ، معادل style انگلیسی است. این واژه را به معنای شیوه ، روش ، خامه ، سبک نگارش ، سلیقه ، سبک متداول ، قلم و میله ترجمه کرده اند (آریان پور ، 1367). در فرهنگ لغت و بستر واژه سبک به معنای رفتار شاخص و متمایز و شیوه عمل و اجرا آمده است. در اصطلاح تخصصی سبک شناسی شیوه ای است که فرد اطلاعات را پردازش می کند و گویا نخستین بار این اصطلاح را روان شناسانی که در زمینه توانایی های حسی حرکتی تحقیق می کرده اند ، توسعه داده اند (استرنبرگ ، 1381).

........................

- نظریه ی خودگردانی ذهنی

این نظریه بر این اصل استوار است که نوع و شکل حکومتی که درجهان داریم، تصادفی نیست بلکه بازتاب بیرونی افکاری است که در ذهن های مردم دارد. آنها راهکارهایی را جهت سازماندهی افکار ارائه می دهند بنابراین همه حکومت ها آئینه اذهان انسان ها هستند.
همان طوری که جامعه نیاز به اداره کردن دارد ما نیز باید خودمان را اداره کنیم مانند حکومت باید براساس اولویت ها تصمیم گیری کنیم و منابعی را بدان اختصاص دهیم و نسبت به تغییرات پاسخگو باشیم

.......................

- انواع خود گردانی ذهنی

1- فرد سالار، فردی با اراده و مصمم بوده و به کسی اجازه نمی دهد که در حل مسائل و مشکلات در کار او دخالت کند، او تصور می کند که ممکن است که دیگران ذهنیات خود را به او القاء کنند. کودکان فرد سالار در مدرسه با مشکلات مواجه هستند آنها مایلند کار دیگری به جزء آن چه به آنها گفته می شوند انجام دهند و هنگامی که تصور می................

.........................

- سطوح حیطه ها و تمایلات خود کنترلی ذهنی افراد

الف- افراد کلی نگر: مسائل را در حد بسیار وسیع و انتزاعی مورد بررسی قرار می دهند و به جزئیات توجه ندارند دوست دارند درختان در متن جنگل توجه کنند. آنها اغلب مجموعه درختان را که جنگل را تشکیل می دهند را از نظر دور می دارند.
........................

- متغیرهای موثر در شکل گیری سبک های تفکر

فرهنگ: اولین متغییر که در تحول بک ها نقش داردفرهنگ است بعضی از فرهنگ ها به بعضی از سبک های تفکر اهمیت می دهند مثال: درآمریکای شمالی بیشتر روی نوآوری تاکید دارند که باعث می شود که سبک های قانونگذار اهمیت بیشتری داشته باشند. در ژاپن بر سبک تفکر اجرایی و محافظه کارانه تاکید می شود وبه گونه ای برهم رنگی با جامعه و هم نوایی با آن.در چین والدین حساسیت زیادی دارند که کودکان آنها در رابطه با دین و حکومت سخن...............

.........................

- ارتباط بین سبک های تفکر با خلاقیت و هیجان مدیران

استرنبرگ و گریگورنکو در پژوهشی همبستگی بین سبک های تفکر دانش آموزان و معلمان را مورد بررسی قرار دادند و داده های آنها نشان داد که بین ویژگی های معلمان با سبک های تفکر آنها ارتباط وجود دارد.‏‏ بدین صورت که معلمان...............

......................

- اثر بخشی مدیران در محیط کار

مدیران مدارس برهمه جنبه های مدارس مدرن تأثیر می گذارند. آنها سازمانهایی را اداره می کنند که تولیداتشان انسان است. این انسانها باید آنقدر ساخته و پرداخته گردند که به سهولت و با مهارت جذب بازارهای کارو زندگی شوند. بنابراین مدیران بیشترین تأثیر خود را بر اهداف مدرسه، یعنی دانش آموزان می گذارند و برای این منظور فعالیتهای گوناگون انجام می دهند. به تأمین نیروی کار آمد ، شایسته و سازنده مبادرت می ورزند، منابعی را که برای ساختن و پرداختن این انسانها ضرورت دارد ، فراهم می آورند، به هماهنگی هدایت و کنترل اجزا و عملیات گوناگون مدرسه می‌کنند و هر کار دیگری را که برای کسب اهداف آموزش و پرورش ضروری تشخیص دهند انجام می دهند. مع هذا، علی رغم این همه تلاش سخت ، جامعه است و پاسخگوی نیازها و انتظارات جامعه فرد این است به علاوه بدون وجود یک جریان منظم و پیوسته برای آموزش و آماده سازی مدیران توانا و پیشگام آینده آموزش و پرورش در پرده ابهام باقی خواهد ماند آینده مدارس و بهبود توسعه آن در گرو مدیریت اثر بخشی آنهاست. پیتر دراکر، یکی از دانشمند مشهور مدیریت ، براین باور است که مدیریت، اثر بخش احتمالاً عامل اصلی در کشورهای توسعه یافته و مورد نیاز عامل برای کشورهای در حال توسعه است . به همین سبب کشورهای در حال توسعه از قبیل کشور ما، بوجود مدیران اثر بخش در همه بخشها نیازمند است . در آینده با روندهای کنونی رشد جمعیت و کاهش منابع و بحران سازماندهی و مدیریت ، نیار به مدیریت اثر بخش آنچنان زیاد خواهد شد که بدون پیش بینی چنین نیرویی یا بهبود و توسعه آموزش و پرورش و مدارس در جامعه در حال توسعه ایران با مشکلات اساسی رو به رو خواهد بود. نقش مدیران اثر بخش و آموزش و پرورش و در توسعه و پیشرفت جامعه انکار ناپذیر است. تا آنجا که صاحب نظران بر این باورند که عملکرد یک ملت یا جامعه در گروه عملکرد مدیریتی آن است .(سلطانی ،1380)

......................

- مدیریت اثر بخش در مدارس

آموزش و پرورش عامل اصلی و کلیدی توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هر جامعه ای محسوب می شود. تجزیه و تحلیل عوامل موثر در رشد وتوسعه جوامع پیشرفته بیانگر آن است که همه این کشورها، از آموزش وپرروش کار آمد و اثر بخش برخوردار بوده اند. نظام های آموزشی بدون مدیریت و رهبری موثر قادر نخواهد بود که پاسخگوی مسوولیت های روز افزون خویش باشند.

.....................

- وظایف مدیر آموزشی

هدف اصلی مدیریت آموزشی تسهیل وپیشبرد امر آموزش ویادگیری است که برای رسیدن به این هدف مدیران آموزشی باید وظایف زیر را انجام دهند.

الف - وظایف عمومی

برنامه ریزی: عبارت است از تعیین اهداف وتدارک فعالیتها ، امکانات ووسایل برای تحقق اهداف لذا داشتن طرح وبرنامه کار هفتگی ، ماهانه وسالانه از وظایف مهم یک مدیر موفق آموزشی است

.....................

- اهمیت مدیریت آموزشی

اهمیت مدیریت آموزشی در پیشرفت و توسعه ملل توجه به مدیریت را در اولویت قرارداده است. امروزه در مقایسه با گذسته، ایفای نقش مدیریت، یا بر حسب تعریف هماهنگ ساختن فعالیت ها وامکانات سازماندر جهت حصول به اهداف سازمان به لحاظ وسعت ارتباط قلمرو و پیچیدگی اهداف و وظایف سازمان و نیز گسترش پیچیدگی افکار و انتظارات کارکنان ومهارتهای استفاده از تجهیزات بسیار دشوارتر شده است . بنابراین آموزش مدیران وآماده ساختن آنان برای ایفای نقش مدیریت ضروری است. مدیریت آموزشی در مقایسه با سایر مدیریت ها به لحاظ تأثیری که جریان و....................

.....................

- مدیر اثر بخش برتر از مدیر موفق

"مدیریت" به عنوان یک پدیده اجتماعی ضروری، در عصر کنونی چنان سیطره خود را بر عرصه های مختلف زندگی مردم تثبیت کرده که کمتر پدیده ای با چنین شتابی گسترش یافته است. "مدیریت" نه تنها در نظام مدرن و متمدن کنونی و در نتیجه تامین نیازهای بنیادین جوامع از لحاظ اقتصادی نهفته است، بلکه نشان دهنده ریشه های اعتقادی.....................

.......................

- ضرورت مدیریت اثربخش

اگر سازمان را مانند بدن انسان فرض کنیم، مدیر سازمان، به مثابه مغز انسان است. بدون مغز، انسان تنها دارای یک زندگی گیاهی است، زیرا فردی که سکته مغزی کرده است ممکن است اعضای بدنش فعالیت داشته باشند، اما این فعالیت روز به روز سیر قهقرایی را تا زمان مرگ بدن می پیماید.

..........................

منابع:

آریانپور، عباس و آریانپور، منوچهر (1367). "فرهنگ فشرده انگلیسی به فارسی، یک جلدی"، چاپ دوازدهم، تهران ،موسسه انتشارات امیرکبیر.

آقا حسینی، ت.، سبحلنی نژاد، م و عابدی، ا. 1385. عوامل مؤثر بر اثربخش سازی مدیریت مدارس دوره متوسطه از دیدگاه مدیران و دبیران. دوماهنامه علمی، پژوهشی دانشور رفتار. سال 13، شماره 18. صص 57-76.

استرنبرگ، جی. رابرت (1381). سبکهای تفکر، ترجمه: علاءالدین اعتمادی اهرمی و علی‌اکبر خسروی، چاپ دوم، تهران: نشر و پژوهش دادار.

...............................

........................

مبانی نظری اثربخشی سازمانی و کار تیمی


مبانی نظری اثربخشی سازمانی وکار تیمی
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 1
فرمت فایل docx
حجم فایل 115 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 37
مبانی نظری اثربخشی سازمانی وکار تیمی

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

مبانی نظری اثربخشی سازمانی وکار تیمی


توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری

- مقدمه

با پیشرفت تکنولوژی و پیچیده شدن فعالیتهای سازمانی،به جرات می توان ادعا کرد که دوران کار فردی به سر آمده و امروزه مدیریت قبل ازآنکه مدیریت بر افراد باشد، مدیریت بر گروههای کاری است. قدرت ایجاد گروههای کارآمد و هماهنگ ساختن آنان با ایفای موثر نقش هماهنگ کنندگی،رهبریت گروه و عضو گروه ضروری است (فرهمند، 1381، 621). از اینرو سازمانها همان گونه که به بازسازی خود می پردازند تا بتوانند موثرتر و با راندمان بهتر به رقابت بپردازند‏‎‎‏، به سوی گروهی کارکردن نیز روی آورده اند تا از ذوق و قریحه کارکنان به نحوی بهتر بهره ببرند. مدیران دریافته اند که گروهها نسبت به ساختارهای سنتی کاری دارای قدرت انعطاف بیشتر بوده و در برابر محیط در حال تغییر بهتر پاسخگو هستند. لذا گروهها می توانند به عنوان منبعی برای رضایت شغلی به کار گرفته شوند. همچنین آنها برای مدیران ابزار موثری هستند تا بتوانند مشارکت کارکنان را بهبود بخشیده، اخلاق آنها را متعالی و تنوع نیروی کار را گسترش دهند (Kolb, 1995). اما یکی از موضوعاتیکه سازمانها و مدیران برای تشکیل تیم باید بدانند،آنست که اعضای یک گروه یا تیم کاری معمولا از فرهنگهای مختلف می باشند و ازاینرو این مساله به چالشی بسیار مهم برای مدیران تبدیل شده است که چگونه بتوانند افراد مختلف با پیشینه‌های فرهنگی مختلف را در کنار هم قرار دهند.

-مفهوم اثربخشی

در زمینه سازمانی یک توافق عمومی برای تعریف اثربخشی وجود ندارد. اوّلین دیدگاه در زمینه اثربخشی احتمالاً در دهه 1950 میلادی مطرح گردید که اثربخشی را چنین تعریفمی‌کند: اثربخشی عبارتست از درجه یا میزانی که سازمان به هدف های مورد نظر نائل می آید (دفت، 1386، 103). در تعریف دیگر اثربخشی، دست یابی به هدف های صحیح، اصلی و اساسی تعریف گردیده است (الوانی، 1381، ص 61). اثربخشی یک مفهوم کُلّی است و هنگام تعیین آن میزان یا حدودی که هدف های چندگانه (چه رسمی، چه عملیاتی) تأمین شده اند، سنجیده یا اندازه گیری و مورد قضاوت قرارمی گیرند. اثربخشی توّجه به بازده یا ستاده صحیح و مناسب است و معنای کیفیت را در بطن خود دارد (توردال، 29، 1371). اثربخشی در تمامی مکاتب مطرح بوده است. به طور مثال مکتب کلاسیک به مسائلی همچون حداکثر کردن میزان تولید و یا کاهش هزینه به عنوان اثربخشی توّجه داشتند. صاحب نظران مکتب روابط انسانی و در رأس آنها «التون مایو»[1] اثربخشی را ناشی از رضایت خاطر کارکنان می دانستند. سایر متفکران مدیریت علمی، همچون «آبرام مازلو[2]» و «داگلاس مک گریگور»[3] به نیازهای انسان و نهایتاً به موضوع خود شکوفایی توّجه داشتند که در نتیجه بر احساس تعّلق و تعّهد، دلبستگی کارکنان به سازمان و نهایتاً بر میزان اثربخشی اثر مثبت خواهد داشت (حقی، 1385، 42). «اتزیونی»[4] اثربخشی را میزان تحّقق اهداف تعریفمی‌کند و «فیدلر»[5] که نظریه رهبری اثر بخش را مطرح کرده است، اثربخشی را مشتمل بر روابط مدیر با همکاران، میزان کار از پیش تعیین شده و میزان قدرتی که مدیر از مقام خود به دست می آورد، می داند. همچنین «ردین»[6] معتقد است که اثربخشی به اندازه‌ای از کار اطلاقمی‌شود که مدیران بتوانند به نتایج معیّنی با نیازهای خاصی از طریق اداره درست در موفقیت سازمان دست یابد. او در عین حال اثربخشی را وابسته به شخصیت، رفتار و انتظار مدیر، زیردستان، همکاران، هم قطاران و سازمان می داند. (مقیمی و همکاران، 1386، 97). «کالدول»[7] و «اسپینکس»[8] می گویند که اثربخشی، اندازه یا حدود دستیابی به اهداف برنامه است. «هوی»[9] و «میسکل»[10] اثربخشی را توصیف عملی در جهت نیل به یک هدف می‌دانند (هوی و میسکل، 1371، 72). بنابراین آنچه که از این تعاریف بر می آید این نکته است که مسائل و مشکلات لاینفکی در تعریف اثربخشی و سنجش آن وجود دارد و در سال های گذشته دانشگاهیان در خصوص توافق بر آنچه که اثربخشی معنا می دهد با مشکلات قابل ملاحظه‌ای مواجه بوده اند. با همه این وجود همه آنها در این امر که اثربخشی موضوعی مهّم در تئوری سازمان است اتفاق نظر داشته و صراحتاً آن را تأیید می کنند. در حقیقت مشکل است که یک تئوری سازمان را بدون وجود مفهوم اثربخشی در آن متصّور شد (رابینز، 1385، 47).


- تیم

تیم/ گروه: تیم به عنوان انتخابی از افراد است که به فعالیت خودشان وابسته بوده و مسئولیتها را بین خود تقسیم می‌نمایند. همچنین یک تیم به عنوان قسمتی از فرآیند اجتماعی تلقی می‌شود و دارای ارتباطات با افراد داخل و خارج سازمان می‌باشد(Bateman, 2002).

اثربخشی تیم: اثربخشی تیم به عنوان یک ساختار چند بعدی است. که هم مشخصه‌های مشتری و هم توانایی کار گروهی را در آینده در برمی‌گیرد. در حقییقت تیم‌ها فقط به رضایت مشتری توجه ندارند بلکه به رضایت اعضای گروه نیز توجه دارند(Bateman, 2002).

- مفاهیم تیم و گروه

در ادبیات، مفاهیم تیم و گروه معمولا به جای هم بکار گرفته می شود و به نظر می رسد دیدگاههایی وجود دارد که هیچ تفاوتی بین این دو واژه قائل نیست. به عنوان مثال گازو ونیکسون[1] در سخنرانی خود در مورد روانشناسی سازمانی ادعا کردند که " واژه تیم به جای واژه گروه مورد استفاده قرار می گیرد. وقتی جستجو می شود در مییابیم که تعریف گروه و تیم یکی است.گروه به مجموعه‌ای گفته می شود که از دو یا چند نفر تشکیل شده که با هم تعاملات بین شخصی دارند و وابستگی شان به منظور انجام یک هدف مشترک است. تیم می تواند به عنوان گروهی از افراد تعریف شود که اجتماعی هستند و به دلیل داشتن وظایف مشترک و دستیابی به کار اثربخش به هم وابسته هستند. در تعریف دیگری، تیم یک اجتماع متشکل از چند نفر است که تواناییهای یکدیگر را کامل می کنند، نسبت به یکدیگر مسئولند و تلاش می کنند به هدف برسند. همانطور که مشاهده می شود، تفاوت روشنی بین گروه و تیم دیده نمی شود.



[1]- Guzzo & Dickson



مبانی نظری و پیشینه تحقیق اثربخشی آموزش علوم تجربی

مبانی نظری وپیشینه تحقیق اثربخشی آموزش علوم تجربی
دسته بندی روانشناسی
بازدید ها 4
فرمت فایل doc
حجم فایل 50 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 51
مبانی نظری وپیشینه تحقیق اثربخشی آموزش علوم تجربی

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

آموزش و پرورش به طور مداوم نظرات و تفکّرات را می سازد. تغییرات سریع و آگاهی ویژگی متمایز انسان است. این ویژگی به فرایند آموزش و پرورش، به تدریس و یادگیری در حین ساخت و بازسازی افکار به احساسات، فرایندی شگفت انگیز و در حال تغییر می بخشد. شاگردان با مغزی انباشته از تجارب از جمله طرح های پیچیده ی رفتاری که مورد استفاده آنها در حین بزرگتر شدن است، وارد مدرسه می شوند و تغییر شکل کلمات و همه ی آنچه که برایشان معنا یافته را در خواندن و نوشتن تجربه می کنند. برای اینکه بدانیم در مغز آنها چه نوع یادگیری حاصل شده و چه نوع آمادگی برای یادگیری وجود دارد، لازم است به درون ذهن شاگردان دقیق بشویم. ولی معلمان نمی توانند به درون اذهان بخزند و در آن جست و جو کنند. بنابراین مجبوریم آنچه را که در درون اذهان می گذرد از طریق آنچه که می توانیم بشنویم یا ببینیم استنباط کنیم. بنیان روابط مداوم ما با شاگردان حدس های آموزش یافته و آموخته شده است و با آن تلاش می کنیم تصاویری از افکار شاگردان در مغزشان را دریابیم (جویس و همکاران، 1388، ص 32).

آنچه که در آموزش و پرورش اهمیت زیادی دارد آموزش دانش آموزان است. آموزش به مجموعه فعّالیت هایی گفته می شود که به یادگیری منجر می شود. این فعّالیت ها به وسیله معلم و دانش آموز توأما انجام می شود، ولی در تجزیه وتحلیل نهایی، یادگیری که نتیجه آموزش است به وسیله یادگیرنده صورت می پذیرد؛ در واقع معلم، روش یادگیری را آموزش می دهد نه صرفا موضوع درسی را. موفقیت در امر آموزش به عواملی چون معلم، وسایل آموزشی و یادگیرنده و تعامل آنها با یکدیگر مربوط است (کدیور،1387، صص 9-10).

پس هدف از آموزش ایجاد یادگیری در فراگیران است. بنابراین یادگیری و جریان آن، یکی از ارکان اصلی برنامه تربیتی به شمار می آید. یادگیری اساس رفتار افراد را تشکیل می دهد. فرد از طریق یادگیری با محیط خود آشنا می شود، گاه در مقابل محیط ایستادگی می کند، گاه از محیط برای تأمین نیازهای خود بهره می گیرد، گاه محیط را تحت تسلط و فرمان خود در می آورد و زمانی با آن سازگار می شود. بنابراین توجه به اصول یادگیری در فعّالیت های تربیتی شرط اساسی موفقیت هر مربی است. یادگیری با عمل تدریس اتفاق می افتد. عمل تدریس سلسله فعّالیت های مرتب، منظم، هدف دار و از پیش طراحی شده است. فعّالیتی که هدفش ایجاد شرایط مطلوب یادگیری است. فعّالیتی که به صورت تعامل و رفتار متقابل بین معلم و فراگیر جریان دارد یعنی ویژگی ها و رفتار معلم در فعّالیت ها و اعمال شاگردان تأثیر می گذارد وبالعکس از ویژگی ها و رفتارهای آنان متأثر می شود. به عبارت دیگر، تدریس عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد، بر اساس طراحی منظم و هدفدار معلم برای ایجاد تغییر در رفتار شاگرد (بدری گرگری، 1390).

2-3 چهار ویژگی خاص تدریس عبارت است از:

الف- وجود تعامل بین معلم و دانش آموزان

ب-فعّالیت بر اساس اهداف معین و از پیش تعیین شده

ج- طراحی منظم با توجه به موقعیت و امکانات

د- ایجاد فرصت و تسهیل یادگیری ( شعبانی،1391، ص11).

همه ی معلمان در هنگام تعامل با دانش آموزان خود و شکل دادن به محیط هایی که برای آموزش و پرورش آنان آماده می شود، انباشتی از تجارب کسب می کنند.برخی از این تجارب موضوع مطالعه و بررسی رسمی است. بنابراین، آنها مورد تحقیق و قرار می گیرند تا به عنوان الگوهایی برای استفاده دیگران قرار گیرند. الگوهای تدریس در واقع الگوهای یادگیری هستند. ما بااستفاده از این الگوها در حالی که به شاگردان در کسب اطّلاعات، نظرات، مهارت ها، راه های تفکّر، و ابراز نظر خود کمک می کنیم، نحوه یادگیری را نیز به آن ها یاد می دهیم. در واقع افزایش استعداد شاگردان برای یادگیری آسان تر و مؤثرتر آینده از دانش و مهارتی که کسب می کنند و چیرگی که بر فرایند های یادگیری می یابند، می تواند مهمترین نتیجه دراز مدت آموزش باشد. نحوه ی انجام تدریس اثر بسیاری بر توانایی های شاگردان برای آموزش به خود می گذارد. معلمان موفق تنها ارائه دهندگان فره مند ( کاریزما) و متقاعدگر نیستند، بلکه آنان، شاگردان خود را به تکالیف سالم شناختی و اجتماعی وارد کرده و به آنان نحوه ی استفاده مؤثر از آنها را یاد می دهند. ( جویس و همکاران، 1388، صص 33-34).

در گذشته ، تدریس از دیدگاه عده ای از متخصصان تعلیم و تربیت به معنی انتقال معلومات بود، حال آنکه صاحب نظران جدید تعلیم وتربیت بر این باورند که معلم باید راه و روش دانستن را به دانش آموزان بیاموزد و به انتقال فرمول ها و معلومات اکتفا نکند در گذشته دانش آموز را فردی منفعل می دانستند که فقط اطّلاعات را دریافت می کند اما در فلسفه ی جدید تعلیم و تربیت، یکی از مهمترین اهداف نظام های تربیتی، پرورش قوه تفکّر در فراگیران است. رشد قوه تفکّر در گرو این است که دانش آموزان مطالبی را که مطالعه می کنند، بفهمند. همان طور که پیشتر نیز اشاره شد هدف تدریس و آموزش یادگیری در دانش آموزان است. پس معلمان در انتخاب روش تدریس مناسب برای ایجاد یادگیری پایدار در دانش آموزان باید دقت لازم و کافی را داشته باشند. یکی از دروسی که نقش و جایگاه ویژه ای در آموزش و پرورش دارد علوم تجربی می باشد که پیشتر در باره اهمیت آن توضیح داده شده است. آموزش علوم تجربی در زندگی فردی و توسعه تکنولوژی و علم برای پیشرفت افراد و جامعه حیاتی است. همچنین از مهمترین چالش هایی که معلمان علوم تجربی در زمینه روش تدریس با آن روبرو هستند این است که به شیوه ای تدریس کنند که دانش آموزان را به یادگیری مفاهیم علوم تجربی قادر سازند ( کرامتی و همکاران، 1391).