فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق تنوع فرهنگی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق تنوع فرهنگی
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 17
فرمت فایل docx
حجم فایل 85 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 85
مبانی نظری و پیشینه تحقیق تنوع فرهنگی

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق تنوع فرهنگی

توضیحات:

فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه ی پژوهش)

همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی کامل به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو پایان نامه


منبع : دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

ادبیات موضوع شامل تعاریف کلیدی و مهم این تحقیق است که با نگاهی عمیق سعی بر موشکافی لایه های مختلف مفاهیم تحقیق دارد. تعاریف این مفاهیم از نظرگاه محققان متفاوت باعث بوجود آمدن دیدی وسیع درباره ی موضوع شده و خطای کمتری را متوجه می سازد. از این رو در این بخش به بررسی مفاهیمی چون فرهنگ، تنوع فرهنگی، ارکان تنوع فرهنگی، گردشگری، انواع گردشگری و توسعه گردشگری می پردازیم.

2-1 فرهنگ

از آنجایی که سوال اصلی این پژوهش در حوزه ی فرهنگ است، تعریف فرهنگ ضروری است تا بتوان عناصری که باعث تنوع فرهنگی می شود را یافت (Kylmica, 2002: 120). فرهنگ را به آسانی نمی توان تعریف کرد، دست کم بدان علت که در بسترهای گوناگون معانی تفاوت دارد. با این حال می توان گفت که مفهومی که در این باره استفاده می شود، همان مفهومی است که در مردم شناسی فرهنگی یافت می شود. در چنین مفهومی، همه ی انسان ها در آن معنا را می یابند. از این رو برای اندیشمندان گردشگری نیز دارای همین مفهوم است. همه ی انسان ها در جهانی می زیند که به دست خودشان آفریده شده است. فرهنگ، جهان روزمره پیچیده ای است که ما همگی با آن روبروییم و از رهگذر آن به جنبش در می آییم ( ادگار و سجویک، 1388: 365).

واژه ی فرهنگ[1] که از زبان کلاسیک لاتین ریشه می گیرد، نخست در آلمان به کار برده شده، اما نه به معنای امروزی بلکه به معنی کشت و کار و بهسازی. در واقع یکی از عوامل اساسی که باعث پیدایش مفهوم تازه ای برای فرهنگ شد، پدید آمدن مفهوم پیشرفت در تاریخ بود. در دوره رنسانس بر خلاف دوره های پیش این احساس در افراد به وجود آمد که انسان ناخواسته به چیزهای بزرگ و تازهایی دست یافته و پیشرفت زیادی کرده و علت آن هم خرد ورزی و همه گیر شدن روشن اندیشی بود (آشوری، 1380: 35- 37).

هر گروه از انسان ها که زمان قابل توجهی را با هم سپری کرده باشند، به افراد اجتماعی تبدیل می شوند و شیوه های اجتماعی شده ی رفتار و عملکرد آنها به فرهنگ شان شکل می دهد. وابستگی های فرد به محیط اطرافش، گروه، شیوة زیستن و نگرش اش به جهان، همه و همه عواملی هستند که موجب می شوند فرهنگ آن شخص به شیوة خاصی شکل یابد. ارزش ها، هنجارها و پیش فرض هایی که در زیربنای هر فرهنگی دربارة زندگی وجود دارند در پیوند با شرایط محیطی، در تعیین فرهنگ، نقش مهمی دارند و علاوه بر آن، بر ا لگوهای ارتباطی و رفتاری که در بین اعضای محیط وجود دارد تأثیر می گذارند (صالحی، 1388: 16). بنابراین فرهنگ در واقع همه چیز و همه بخش های زندگی که توسط انسانها بوجود آمده است را در برمی گیرد. مارتین به عنوان یک جامعه شناس فرهنگی ، فرهنگ را شامل تمامی محتواهای فکری و ارزشی که زندگی انسانی را از زندگی حیوانی متمایز و برجسته می سازد، می داند و این خانواده[2] ، اقتصاد[3] ، تکنیک[4] ، دولت[5]، سیستم دفاعی ........ را نیز در بر می گیرد ( مارتین، 1976)[6] و ( ریجوی، 1983)[7]به عنوان متخصص گروه های های اجتماعی ، فرهنگ را به عنوان یک مجموعه و ذخیره از اطلاعات تعریف می کند ، اطلاعاتی که گروه سازماندهی نموده است و در قالب الگوهای مشخص از قوانین، اعتقادات، ارزش ها، سمبل ها مورد استفاده قرار می گیرد تا به زندگی گروهی معنی و مفهوم ببخشد. فرهنگ بنابراین یک سیستم از ایده هاست. فرهنگ، هنجارهای یک گروه را در بر می گیرد اما به آن محدود نمی شود ( پورقاز و رقیبی، 1389: 2).

اگر چه از فرهنگ به عنوان سبک زندگی انسانی یاد می شود، ولی این سبک کلی که از تعاملات انسانی شکل می گیرد و از ارزشها و هنجارهای گوناگون که جوهره ی فرهنگ است، ناشی می شود .(Shahtalebi & et al, 2010: 58) فرهنگ از طرف بشریت، فرد و افراد جامعه خلق می شود. وسعت قلمرو فرهنگ به وسعت تمام حیات انسان است و تمام میراث بشر و اندیشه های او را از آغاز تا به امروز در بر می گیرد (کروبی، 1388: 54). از این رو صد تعریف از فرهنگ تحت شرایط مختلف توسعه یافته است که دانشمندان مختلف روی آن ها کار کرده اند. این محققان همگی دیدگاه های مختلفی در مورد مفهوم و معنای فرهنگ دارند (Reisinger, 2009: 8). هنگام صحبت کردن در مورد فرهنگ، دیدگاه های مختلفی وجود دارد، به طور کلی فرهنگ به مردم کمک می کند تا هویت خود را تقویت کنند (Harris et al, 1991: 206). تا دهه 1950نویسندگان توانستند بیش از 150 تعریف مختلف را برای فرهنگ از کتابهای دانشگاهی جمع آوری کنند و فرهنگ را در قالب مجموعه ای از باورها یا ارزشها دانسته که به روشهای زندگی معنی می دهد (کرنگ، 1383). البته مشهورترین تعاریف متعلق به جامعه شناسانی همچون گیدنز[8] و تایلور[9] می باشد. گیدنز فرهنگ را این گونه توصیف می کند: " فرهنگ عبارت از ارزش هایی است که یک گروه معین دارند، هنجارهایی که از آن پیروی می کنند و کالاهای مادی که تولید می کنند. فرهنگ به مجموعه شیوه زندگی اعضای یک جامعه اطلاق می شود، چگونگی لباس پوشیدن، رسم ازدواج و زندگی خانوادگی، الگوهای کاری، مراسم مذهبی و سرگرمی های اوقات فراغت همه را دربر می گیرد" (گیدنز، 1383: 56). ادوارد تایلور هم فرهنگ را کلیت درهم تافته ای می داند که باورها، هنر، اخلاقیات، قانون، آداب و رسوم و هرگونه توانایی انسان را دربرمی گیرد و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود (Nevers, 1993: 31). همچنین واتسون جامعه شناس غرب در تعریف فرهنگ می‌گوید: فرهنگ عبارت است ازمجموعه‌ای کلی که دانش، اعتقاد، هنر، قانون، اخلاق، رسوم و هر گونه قابیلیت ها و عادات دیگری را در بر می‌گیرد که انسان به عنوان عضو از جامعه آنها را فرا چنگ خود می آورد ( سایمون و واتسون، 1389: 5).


[1] Culture

[2] Familiy

[3] Economey

[4] Techniqe

[5] Goverment

[6] Martin

[7] Ridgeway

1Gidenz

2Taylor


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.