فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش بازدارندگی رفتاری (فصل 2)

مبانی نظری و پیشینه پژوهش بازدارندگی رفتاری در 33 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
دسته بندی پیشینه متغیر های روانشناسی
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 75 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 33
مبانی نظری و پیشینه پژوهش بازدارندگی رفتاری (فصل 2)

فروشنده فایل

کد کاربری 14459
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش بازدارندگی رفتاری در 33 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

کامل و قابل ویرایش

شامل مبانی نظری و پیشینه تحقیق

شامل منابع داخلی و خارجی

منبع نویسی استاندارد

بخشی از مبانی نظری:


یکی از موضوع هایی که امروزه ذهن پژوهشگران حیطه ی روانشناسی سلامت را به خود مشغول کرده است، رابطه بین ویژگی های شخصیتی و ابتلا به بیماری های روانی و جسمانی است. برخی از روانشناسان، به این نظر علاقه نشان می دهند که شخصیت، مبتنی بر عملکرد دستگاه عصبی است. بر اساس نظریه ی پاولف ، فرآیند اساسی بر تمامی فعالیت های دستگاه عصبی مرکزی، حاکم است. یکی از این فرآیندها، برانگیختگی و دیگری بازداری است. تمامی محرک های درونی و بیرونی که باعث برانگیختگی و بازداری می شوند، هر چه بیشتر تکرار شوند در مغز به صورت با ثبات تری در می آیند. در انتهای این زنجیره، رفتارهای قالبی پویا پدید می­آیند که تا اندازه ی زیادی در برابر تغییر، مقاومت نشان می­دهند. این روند، به ویژگی­های تثبیت شد­ه­ای منجر می شود که شاید بتوان گفت به عنوان بخشی از شخصیت فرد در می آید (بیتا و همکاران، 1997).

بخشی از تحقیقات انجام شده:



صالحی و همکاران (1391) در پژوهش خود با هدف بررسی راهکارهای نهادینه سازی وجدان کاری و فرهنگ خود کنترلی در کارکنان واحدهای دانشگاهی دریافتند که عوامل فرهنگی- اجتماعی، فردی- شخصیتی و خانوادگی- تربیتی بر نهادینه سازی فرهنگ خودکنترلی و وجدان کاری کارکنان تأثیرگذار می­باشد.

نتایج پژوهش چیونگ (2010) با هدف بررسی فشار، خودکنترلی و تفاوت جنسیتی در بزهکاری در میان نوجوانان چینی نشان داد دخترانی که دارای خودکنترلی بالایی بودند میزان گرایش به رفتارهای بزهکارانه و بالتبع مصرف الکل در آنها کمتر بوده است.

فهرست مطالب:



بازدارندگی رفتاری(BIS)

2-2 سیستم های مغزی بازداری/ فعال سازی رفتاری(BIS / BAS)

2-2-1 سیستم بازدارندگی رفتاری(BIS)

2-2-2 توصیف سیستم بازدارنده رفتار(BIS) از بعد رفتاری، عصب- شناختی و شناختی

2-2-3 سیستم فعال ساز رفتاری(BAS)

2-3 تبیین نظری سیستم مغزی بازداری- فعال ساز رفتاری(BIS / BAS)

2-3-1 نظریه شخصیتی آیزنک

2-3-2 نظریه کلونینجر

2-3-3 نظریه شخصیتی گری

2-4 مکانیزم های مغزی پاداش و تنبیه/ بازداری- فعال ساز رفتاری

2-9 پیشینه عملی پژوهش

2-9-1 مطالعات انجام شده در ایران

2-9-2 مطالعات انجام شده در خارج از ایران

منابع



مبانی نظری و پیشینه پژوهش مشکلات رفتاری برونی‌ سازی شده ( فصل دوم )

مبانی نظری و پیشینه پژوهش مشکلات رفتاری برونی‌سازی شده در 51 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
دسته بندی پیشینه متغیر های روانشناسی
بازدید ها 9
فرمت فایل doc
حجم فایل 259 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 51
مبانی نظری و پیشینه پژوهش مشکلات رفتاری برونی‌ سازی شده ( فصل دوم )

فروشنده فایل

کد کاربری 4084
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش مشکلات رفتاری برونی‌سازی شده در 51 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

مشکلات رفتاری برونی‌سازی شده

تقسیم‌‌بندی کلی از مشکلات رفتاری نخستین بار توسط اکرسون (1949؛ ویس و دیگران، 1998، نقل از بختیاری، 1394).صورت گرفته است، وی برخی سندرم‌ها مانند اضطراب،افسردگی و شکایات جسمانی را در طبقه درونی‌سازی شده و برخی مانند پرخاشگری و بزهکاری را در طبقه برونی‌سازی شده جای داد. این تفکیک اساسی میان مشکلات برونی‌سازی شده و درونی‌سازی شده توسط تعدادی از مطالعات تحلیل عاملی تایید شده است. آکرسون و آشنباخ و ادلبروک با استفاده از تحلیل عاملی و به منظور استنتاج ابعاد دوگانه آسیب‌شناسی روانی کودکان و نوجوانان، اصطلاحات «درونی‌سازی شده» و «برونی‌سازی شده» را به عنوان ابزاری برای مقوله‌بندی معرفی کردند. این اصطلاحات شامل گستره وسیعی از آسیب‌شناسی روانی است. اختلالات برونی‌سازی شده نوعاً به واسطه ترکیبی از کنش‌های تکانه‌ای، افراطی پرخاشگرانه و بزهکارانه مشخص می‌شود (مادوکس و وینستد، 2015). این اختلالات،‌ شامل گستره وسیعی از رفتارهای برون‌‌ریز از رفتارهای آزاردهنده ولی ملایم مانند عدم توافق و بدخلقی تا رفتارهای وخیم می‌توانند پرخاشگری فیزیکی و دزدی (وبستر، استراتون و رید، 2011)، اختلال‌های برونی‌سازی شده الگوهای رفتاری سازش نایافته‌‌ای است که در تعارض با دیگر افراد و انتظارهایشان قرار می‌گیرد. (ون وگت، دکوی، پرینزی، استام و آشر، 2012) این گروه از اختلال‌ها که در گستره پژوهشی با عناوینی مانند مشکلات رفتاری،‌ مشکلات انضباطی رفتارهای اغتشاش‌آمیز، بزهکاری، گذار به عمل، رفتارهای غیرقابل مهار و غیر مشخص می‌شوند، طیف وسیعی از مشکلات را در بر می گیرند که آثار مخربی بر کودک،‌و نوجوان و در مجموع بر کل جامعه داشته باشند نشانه‌های این دسته از اختلالات برخلاف رفتارهای درونی‌سازی شده در رفتارهای برونی کودکان و نوجوانان ظاهر ld a,kn و نمایانگر عمل منفی کودک و نوجوانان بر محیط بیرونی هستند (مادوکس و وینستد، 2015).



- Akerson.

- Weiss

- Dichotomous.

- categorization.

- overactive.

-Acting – ou.

- Non- compliance.

- Tanrum.

- Discipline problems.

- Disruptive Behaviors.

- Delinquency.

- Actiongout.

- hard-to-manage.


مبانی نظری و پیشینه پژوهش اشتیاق عاطفی و شناختی و رفتاری (فصل دوم)

مبانی نظری و پیشینه پژوهش اشتیاق عاطفی و شناختی و رفتاری در 31 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
دسته بندی پیشینه متغیر های روانشناسی
بازدید ها 22
فرمت فایل doc
حجم فایل 106 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 31
مبانی نظری و پیشینه پژوهش اشتیاق عاطفی و شناختی و رفتاری (فصل دوم)

فروشنده فایل

کد کاربری 4084
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش اشتیاق عاطفی و شناختی و رفتاری در 31 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم


همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو

توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو

منبع : دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

یکی از اهداف و وظایف مهم آموزش و پرورش ایجاد زمینه برای رشد همه جانبه فرد و تربیت انسان های سالم، کارآمد و مسئـول برای ایفـای نقش در زندگی فردی و اجتماعی است. توجه به عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی سال هاست که مورد توجه متخصصان آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی قرار گرفته و سالانه سهم زیادی از تحقیقات را به خود اختصاص می دهد و عدم پیشرفت تحصیلیتأثیر بسزایی در سرنوشت فرد و در آینده جامعه دارد(عطاری و همکاران ،1381).

در طی سال های اخیر، مطالعه و تحقیق در زمینه روانشناسی مثبت یک رویکرد بدیع را برای بسیاری از روانشناسان اجتماعی پدید آورده است. این رویکرد بر مطالعه علمی تجربیات مثبت، شادی و بهزیستی روانشناختی و منابع انسانی مثبت به جای تأکید بر نشانه های اندوه و مفاهیم منفی، تمرکز دارد (سلیگمن 2003 به نقل از میرزادارانی 1392).

چارچوب پیچیده طرح های کلی موفقیت دانشجویان به واسطه چند عنصر شخصی و محیطی شناسایی می شود که به طور بالقوه می توانند در موفقیت دانشجویان موثر باشند (کوه و همکاران به نقل از واکر و پیرس 2013).

تجارب قبل از دانشگاه دانشجو با فرهنگ، آموزش، اقتصاد و عوامل موثر متعدد دیگر اجتماعی، سیاسی و سازمانی درآمیخته اند. این تجارب به دلیل تقسیمات محیطی، بین رفتار دانشجویان و شرایط سازمانی آن ها روی می دهد. رفتار دانشجویان اشاره دارد به: عادات مطالعه، مشارکت همسالان، تعامل با اعضای هیئت علمی، زمان انجام کار، انگیزش یا چند امکان جایگزین. در حالی که شرایط سازمانی شامل؛ تجربه سال اول، حمایت تحصیلی، محیط دانشگاه، پشتیبانی همسالان، رویکردهای آموزشی و عوامل متعدد دیگر است (واکر و پیرس 2013).

پیوند رفتار دانشجویان و شرایط سازمانی سبب اشتیاق فرد می شود و یکیازعوامل کلیدی موثر بر موفقیت دانشجویان؛ مفهوم اشتیاق است (کوه و دیگران 2005 و 2006 به نقل از واکرو پیرس 2013).

اشتیاق چیزی بیش از یک وضعیت هیجانی گذرا و خاص می‌باشد و به یک حالت پایای سرایت کننده و هیجانی شناختی اشاره دارد که روی یک موضوع، واقعه یا رفتار خاص متمرکز می‌شود (شوفلی و باکر، 2002، به نقل از زرگران مقدم، 1390).

اشتیاق دانشجو فاکتوری کلیدی برای یادگیری و توسعه شخصی است. دانشجویان می توانند در سطوح مختلف مورد اشتیاق قرار گیرند: استاد، اعضای هیئت علمی یا دانشگاه، با دیگر دانشجویان و یا به طور شخصی (سالابر 2014).

در طول بیست و هشت سال گذشته انجام پژوهش در مورد اشتیاق دانشجو در دانشگاه، به طور فعال و قوی توسط پژوهشگران زمینه هایی مانند روانشناسی آموزشی، روانشناسی رشد، بهداشت عمومی و آموزش معلم افزایش قابل توجی داشته است (کریستنسن، رشلی و وایل 2012 به نقل از فرید، فلیکیانو و ویگا 2014).

ساختار اشتیاق دانشجویی به عنوان مولفه کلیدی فهم رابطه سایکولوژیک پیچیده دانش آموزان دبیرستانی با مدرسه شناخته شده است (فردریکز، فریدل، بلومنفیلد و پاریس 2004 به نقل از باروز 2010).


مبانی نظری و پیشینه پژوهش مشکلات رفتاری-هیجانی نوجوانان (فصل دو )

مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دو) مشکلات رفتاری هیجانی نوجوانان در 19 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
دسته بندی پیشینه متغیر های روانشناسی
بازدید ها 275
فرمت فایل doc
حجم فایل 66 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 19
مبانی نظری و پیشینه پژوهش مشکلات رفتاری-هیجانی نوجوانان (فصل دو )

فروشنده فایل

کد کاربری 4084
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دو) مشکلات رفتاری هیجانی نوجوانان در 19 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم (پیشینه ی پژوهش)

همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی کامل به شیوه APA جهت استفاده فصل دو

توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو

منبع : دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

تعریف مشکلات رفتاری-هیجانی

تعریف اختلالات هیجانی رفتاری به شرایطی اطلاق می شود که در آن پاسخهای هیجانی و رفتاری در مدرسه با هنجارهای فرهنگی، سنی، قومی تفاوت داشته باشد بطوریکه به عملکرد تحصیلی فرد، مراقبت از خود، روابط اجتماعی، سازگاری فردی، رفتار در کلامی و سازگاری در محیط کار نیز تاثیر منفی بگذارد در بیشتر موارد، معلمان و همکلاسی ها آنان را طرد می کنند و در نتیجه فرصتهای آموزشی آنان کاهش می یابد(برنون و پرسی، 2007 به نقل از تکلوی 1390).

اختلالات رفتاری-هیجانی به دو دسته برونی سازی و درونی سازی تقسیم می شوند.اختلالات برونی سازی در برگیرنده دو گروه رفتارهای قانون شکنانه و پرخاشگرانه بوده و شامل اختلال نارسائی توجه، اختلال سلوک و اختلال نافرمانی مقابله ای است.اختلالهای درونی سازی شامل اختلال هائی است که نمود نشانه های بیماری بر خود فرد است. مانند افسردگی، اضطراب، شکایات جسمانی(خانجانی و هداوند خانی، 1391).

شواهد نشان می دهد که در بسیاری از موارد مشکلات رفتاری و روانی به صورت خفیف در کودکان و نوجوانان وجود دارد بدون آنکه توسط خانواده یا معلم تشخیص داده شود و تنها زمانی که به علل مختلفی که مرتبط با کودک و شیوه برخورد اطرافیان با وی و بروز بحرانهائی چون مرگ و طلاق والدین و مشکلات مدرسه است تسریع شده و تظاهر می بابد و به دلیل عدم تشخیص و درمان به موقع به عواقب نامطلوب همچون بزهکاری، حادثه پذیری و سوء مصرف مواد می شود.(خانجانی و هداوندخانی، 1391)..........

.................

.....................

................................

اثرات طلاق بر نوجوانان

طلاق و جدا شدن والدین بر نوجونان تاثیر منفی و طولانی مدت دارد ( چارلز، 2011، هلن و میلر، 2010) که زیر به بعضی از آنها اشاره می شود:

  1. خشم همراه با بیزاری از والدین:

خشم و پرخاشگری به عنوان یک رفتار نامطلوب و نابهنجاری است که در نوجوانانی که خود را قربانی جدایی و طلاق والدین خود می‌دانند نسب تا شایع است و در پسران بیش از دختران مشاهده می‌شود. کمبود توجه و فقدان مراقبت‌های عاطفی لازم، محرومیت‌های نامطلوب عاطفی، فقدان نظام تربیتی پایدار و تهاجم و تخاصم مشاهده شده در رفتار والدین و فضای لبریز از نفرت و خشم از مهم‌ترین علل اصلی پرخاشگری در این نوجوانان است. نوجوان ممکن است از یک یا هر دوی والدین عصبانی بوده و متنفر باشد. او ممکن است یکی از والدین را مسئول از هم پاشیدگی خانواده بداند. ممکن است این والد را به خاطر محروم کردن او از عشق والد دیگر سرزنش کند. اغلب اوقات، والدی که حضانت نوجوان را بر عهده گرفته، باید خشم او را نیز تحمل کند.

  1. وابستگی به دوستان:

اگر نوجوان سپری کردن ساعت‌های طولانی در خارج از خانه با دوستان خود را آغاز نموده، حتما این موضوع را بررسی کنید. در حین دوره تغییر و تحول پس از طلاق، نوجوان به شدت به همسالان اعتماد می‌کند، گاهی اوقات حتی نسبت به کسانی که نمی‌شناسد. به خصوص این‌که نفوذ دوستانش بر او بسیار قوی است. حال اگر دوستانش انحرافات اخلاقی یا مشکلات رفتاری داشته باشند، احتمال این‌که او گام در مسیری اشتباه بگذارد، بسیار بالا خواهد بود. البته باید این مسئله را نیز در نظر داشته باشیم که گروهی از نوجوانان، از داشتن رابطه اجتماعی با همسالان خود اجتناب می‌کنند، چون می‌ترسند که دیگران به روابط آن‌ها در خانه پی ببرند و با برچسب منفی شناخته شوند، و از این بابت نگران و وحشت‌زده هستند.

  1. افسردگی و ناشادی:

همه نوجوانان در زمان‌هایی احساس غم و ناراحتی می‌کنند. توجه داشته باشید اگر وقفه‌ای در فعالیت نوجوان ایجاد شود، می‌تواند اثرات افسردگی در آن‌ها داشته باشد. طلاق والدین و از دست دادن یکی از آن‌ها می‌تواند علت بروز افسردگی در نوجوانان باشد، البته تمام بچه‌های طلاق از افسردگی رنج نمی‌برند.

  1. سوءمصرف مواد مخدر:

بسیاری از نوجوانان برای از بین بردن تعارضات درونی، اضطراب و افسردگی و سایر هیجانات منفی از مواد مخدر استفاده می‌کنند و کارشناسان یکی از نخستین علل گرایش به مواد مخدر، از مرحله تفریحی گرفته تا استعمال، را افسردگی و اضطراب می‌دانند.شواهد حاکی از آن است نوجوانانی که در خانواده‌های تک والدی بزرگ شده‌اند بیش از همسالان خود در خانواده‌های دو والدی به سمت رفتارهای پرخطر تمایل دارند، شامل مصرف دخانیات، نوشیدن الکل، خشونت، روابط جنسی ناامن و اقدام به خودکشی، اقدام به فرار و قهر از خانه.

  1. فعالیت جنسی:

نوجوانانی که عشق را در خانه پیدا نمی‌کنند، به دنبال آن در بیرون از خانه می‌گردند. خوش‌گذرانی به بخشی از زندگی آن‌ها تبدیل می‌شود. فرزندان خانواده‌های از هم پاشیده زودتر از فرزندان خانواده‌های سالم به بلوغ جنسی می‌رسند.

  1. بی‌مسئولیتی:

نوجوان ممکن است برای خالی کردن خشم و سر خوردگی خود به بی‌پروا رفتار کردن روی بیاورد. سر کلاس‌ها حاضر نشود، قوانین مدرسه را زیر پا بگذارد، ساکنان محله را آزار دهد، در خانه نیز به خشونت گرایش داشته باشد و در کل، حاضر به انجام هر کاری باشد که مایه شرمساری و خجالت والد سرپرستش شود. او این کارها را برای تنبیه والد یا قرار دادن او در چنین وضعیت عذاب‌آوری انجام می‌دهد.

  1. به وجود آوردن زمینه های اضطراب:

در نوجوانان حالتی شبیه به احساس ترس، نگرانی و تشویش به وجود می آید. در این بیماری علائم بیم از آینده در رفتار نوجوانان مشهود است. نوجوان با توجه به سستی مبانی خانواده از تفکر در مورد برنامه ریزی مدون برای حرکت های دسته جمعی و گروهی وحشت دارد.

  1. ایجاد روحیه پرخاشگری و عصیان در نوجوانان:

نتیجه محرومیت های مداوم از مهر و محبت پدری است. در این نوع بیماری چون نوجوان امکان مذاکره حضوری و مستقیم و متقابل با پدر و مادر خود را نمی یابد و از طرفی سؤال های خود را بی جواب می بیند، روحیه عصیان و پرخاشگری در او به وجود می آید. رفتارهای پرخاشگرانه در اعمال و گفتار نوجوانانی که خانواده های آنان از همدیگر جدا شده اند کاملاً مشهود است.

  1. بی قراری:

این بیماری با شدت و ضعف در نوجوانان خانواده هایی که شاهد جدایی پدر و مادر خود بوده اند مشاهده می شود. حالتی که فرد در مقابل هرگونه عاملی تحریک پذیر است یعنی حتی در مقابل محرک های ضعیف عکس العمل شدید نشان می دهد.

آنچه از پژوهش ها در امر طلاق برمی آید این است که دختران خانواده های تک سرپرست یعنی آنها که فقط با پدر یا مادر به سر می برند در معرض عوارض نامطلوبی چون انحرافات ازدواج زودرس، فرار از خانه و ترک تحصیل قراردارند. این امر در مورد گروه های اجتماعی و طبقاتی نیز صدق می کند( هلن و میلر، 2010، و چارلز، 2011)..............

................

..........................

.......................................


پیشینه و مبانی نظری تحقیق درمان شناختی- رفتاری (فصل دوم پایان نامه)

پیشینه ومبانی نظری تحقیق درمان شناختی رفتاری (فصل دوم پایان نامه)
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 25
فرمت فایل docx
حجم فایل 61 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 24
پیشینه ومبانی نظری تحقیق درمان شناختی- رفتاری (فصل دوم پایان نامه)

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

پیشینه ومبانی نظری تحقیق درمان شناختی- رفتاری (فصل دوم پایان نامه)

اصطلاح رفتار درمانی شناختی، نخستین بار در ادبیات علمی میانه‌ی دهه 1970 به ‌کار

رفت و مبانی تجربی رویکردهای شناختی-رفتاری به مسایل روانی به ابتدای قرن حاضر بر می‌گردد. در زمان نسبتاً کوتاهی پس از آن، رفتار درمانی شناختی به یک روان‌درمانی پیشرو در اکثر کشورهای غربی تبدیل شد. درمان­های شناختی– رفتاری شامل راهبردهایی هستند که به منظور تغییر تفکر، نگرش، ادراک و رفتار افراد مسئله دار طراحی شده اند. درمان شناختی- رفتاری، اساساً رویکردی است که استفاده از آن برای درمان گروه وسیعی از اختلال های روانی مورد توجه و حمایت نظری و تجربی فراوانی قرار گرفته است. در این رویکرد که روش های شناختی و رفتاری در کنار هم به کار می­روند، بر شناسایی باورهای نادرست، منفی و غیرمنطقی تأثیرگذار بر عواطف و رفتارهای بیماران و اصلاح این باورهای زیربنایی با استفاده از فنون شناختی و رفتاری تأکید می شود. درمان شناختی– رفتاری را می توان هم در موقعیت های درمان فردی و هم در موقعیت های درمان گروهی بکار گرفت و به نتایج خوبی دست یافت(به نقل از خدایاری فرد، 1389).

اساساً درمان شناختی- رفتاری از تلفیق دو رویکرد رفتار درمانی و رویکرد شناختی پدید آمده است. امروزه این رویکرد نظریه و نگرش های نسبتاً متفاوتی را در خود جای داده است که تنها وجه مشترک آنها، توجه به نقش واسطه ی فرایندهای شناختی در پردازش اطلاعات و بروز واکنش فرد به محرک هاست. این رویکرد از اصطلاحات و مفاهیمی استفاده می کند که به نحوی در چارچوب رفتاری معنا پیدا می­کنند و قابل ارزیابی و سنجش تلقی می­شوند(اصلانی و همکاران، 1386). همچنین، درمان شناختی- رفتاری به عنوان یکی از انواع روان درمانگری از نظر تجربی بسیار معتبر است، به طوری که نتایج350 مطالعه ی انجام شده در این زمینه، نشان دهنده ی کارایی این شیوه ی درمانی در درمان اختلال های روان پزشکی مانند اختلال­های اضطرابی، افسردگی و غیره است(بک و ویشار، 2000). این رویکرد درمانی با وجود اینکه نسبتاً جدید است و قدمت زیادی ندارد، هم به عنوان یک نظریه و هم به عنوان یک روش درمانگری زمینه را برای انجام مطالعات و تحقیقات بی سابقه فراهم کرده است. همچنین، شیوه ی درمانی شناحتی- رفتاری و بسیاری از تبیین های نظری آن مورد حمایت های فراوانی قرار گرفته است(بایلینگ و کویکن، 2003).

به لحاظ تاریخی، مبانی تجربی رویکردهای شناختی– رفتاری به مسایل روانی به ابتدای قرن حاضر بر می‌گردد. در شروع این قرن پاولف به بررسی و پژوهش درباره پدیده‌ای که آن را شرطی‌سازی کلاسیک نامید، پرداخت. شرطی‌سازی کنشگر از مشاهدات ثرندایک، تولمن و گاتری شناخته شد؛ و اسکینر تقویت کننده‌ها را تعریف کرد. این اصول رفتاری تدریجاً در زمینه‌های بالینی کاربرد پیدا کرد که برای مثال می‌توان به کارهای واتسون و در زمینه‌ی اضطراب و ماورر درباره ی شب‌ادراری اشاره کرد. سهم اصلی در رشد اولیه رفتار درمانی را ولپی، که تحقیقات‌ آزمایشگاهی او بر القای آزمایشی رفتار روان‌نژند در حیوانات پایه‌ای برای ابداع فنون کاهش ترس شد و آیزنک که ساختار نظری محکم و بنیادی منطقی برای این درمان جدید فراهم آورد بر عهده داشتند.

نارضایتی‌ها و فقدان پیشرفت چشمگیر در نظریه‌پردازی درباره‌ی رفتاردرمانی در دهه های 1970 تا 1990 و نیز بی‌اثر بودن روش‌های موفق در کاهش اضطراب و چیره شدن بر رفتار اجتنابی ناسازگار در درمان افسردگی، راه را برای کشانیدن کاوش به مراحلی فراتر از فنون رفتاری موجود باز کرد. در نتیجه، کوشش‌هایی برای افزودن عناصر شناختی به فنون موجود و نیز گشودن راهی برای ارایه و کاربرد منظم رویکردهای شناختی، به عمل آمد. از سال 1945 به بعد، بک و اِلیس را می‌توان از پیشگامان شناخت‌درمانی دانست که آثارشان این رویکرد را پایه‌ریزی کرد. اِلیس درمان عاطفی– عقلانی را توصیف کرد. او باورداشت که اختلال‌های هیجانی و روان‌شناختی به میزان فراوانی پیامد تفکر غیرمنطقی و غیرعقلانی فرد است و اگر بیاموزد که تفکر عقلانی خود را افزایش و تفکر غیرعقلانی را کاهش دهد، می‌تواند، از دست بیشتر اختلال‌های روانی رهایی یابد. رویکرد شناخت- درمانی بک نیز که ابتدا به طور عمده در افسردگی به کار گرفته شد، تفکر منفی را تنها یک نشانه در افسردگی نمی‌دانست. بلکه، باور داشت این نوع تفکر نقشی تعیین‌کننده در تداوم افسردگی ایفا می‌کند و تشخیص و تغییر افکار منفی می‌تواند به درمان افسردگی کمک کند. البته هرچند مدل شناختی بک، با کار روی افراد افسرده شروع شد. اما به سایر اختلالات نظیر اضطراب، اختلالات شخصیتی و اعتیاد گسترش داده شد.

به طور خلاصه، مشاهدات بک و اِلیس تشابهات زیادی داشت. اما آثار اِلیس نتوانست به اندازه‌ی شیوه‌ی بک توجه پژوهش بالینی را به خود جلب کند. یکی از خصوصیات بارز مدل شناخت‌درمانی بک، ایجاد پیوند محکم بین دو زمینه ی بالینی و پژوهشی بود و نیز پیوندخوردن بنیان نظری مدل شناخت‌درمانی با برخی از نگرش‌های پردازش اطلاعات، ظرفیت‌های جدیدی در آن به وجود آورد. استفاده از سازه‌های نظری مهم و کارسازی مانند طرحواره، سوگیری، فرضیه‌آزمایی، تحریف، افکار خود– آیند و غیره، تبیین برخی از مکانیسم‌های شناختی در افسردگی و اضطراب را آسان تر ساخت. مدل بک، مخصوصاً از این نظر حایز اهمیت است که پژوهش‌های گسترده‌ای را دامن زده و یافته‌های حاصل از این پژوهش‌ها نه تنها پالایش‌هایی در پاره‌ای از مفاهیم اصلی شناخت‌درمانی پدید آوردند، بلکه مکانیسم‌های احتمالی جدیدی را در فرایند درمان ارایه دادند که گاه با مکانیسم‌های پیشنهادی در شناخت‌درمانی، در مقام تعارض قرار می‌گرفتند. با این همه، این مدل هنوز یکی از کارآمدترین مدل‌ها درباره ی تغییر رفتار و برداشت فرد از رویدادهاست. مخصوصا اهمیتی که در آن به جنبه‌های رفتاری و عملی(به شکل تکلیف خانگی، یادداشت برداری و...) در ارزیابی و درمان داده می‌شود و سازمان‌بندی مناسبی که در طراحی و اجرای برنامه درمانی در آن وجود دارد، در گسترش و قابلیت کاربردی آن در افراد مختلف و متناسب با شرایط مختلف فرهنگی و اجتماعی، تاثیر داشته است(هاوتون،1382).

براساس مدل درمانی الیس(1973)، بسیاری از افراد در سیر تفکّر خود به دلیل عدم آشنایی با اصول تفکّر منطقی و صحیح ، ناخواسته دچار خطای شناختی می شوند. به نظر می رسد افسردگی، بی قراری، رقابت های ناصحیح، خشونت، پرخاشگری و بسیاری از رفتارهای غیر عادی ما بی­ارتباط با خطاهای شناختی نیستند. الیس(1973) معتقد است که توسّل شخص به خطاهای شناختی به اضطراب و ناراحتی روانی منجر می شود. وقتی که فرد به چنین عقایدی توسل می جوید، در نگرش و برداشت های خویش شدیداً بر اجبار، الزام و وظیفه تأکید دارد و خود را بی نهایت به وقوع امر خاصی مقید و پای بند می کند(شفیع آبادی، 1375).