فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

مبانی نظری حیطه های انحطاط مغرب زمین، عوامل اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی

مبانی نظری حیطه های انحطاط مغرب زمین، عوامل اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 1
فرمت فایل docx
حجم فایل 134 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 56
مبانی نظری حیطه های انحطاط مغرب زمین، عوامل اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

مبانی نظری حیطه های انحطاط مغرب زمین، عوامل اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری


خلاصه ای از کار:

حیطه های انحطاط مغرب زمین (غرب)

دیدن اروپای پرزرق و برق فعلی، شاید مجال کمتری به انسان بدهد که در مورد گذشته تاریک اروپا یا حقایق مخفی گذاشته شده در مورد انحطاط تمدن کنونی غرب، فکر کند؛ اما دیدن همین اروپا در قرون وسطی رقت برانگیز است؛ روزگاری که مسلمین از امپراتور روم در اوج عظمتش سرآمد بود و مردم در رفاه ، پاکیزگی و نظافت چه در شهر و چه از نظر بهداشت فردی و امنیت زندگی میکردند، صنایع بزرگی در آن به وجود آمده بود و در نهایت بودند، اما اروپایی ها ر لندن، حتی یک چراغ برای نمونه نمی سوخت، و در شهر پاریس خیابانی کشیده نشده بود[1] غرب در طی روزگار خوش خود، از رنج های بی شمار حاصل از دنیای سراسر غرق در پیشرفت علوم شاهد حوزه های انحطاط فراوانی می‌باشد، و ما به بخشی از آن می پردازیم:

الف- فرهنگی- علمی

....................

1- اومانیسم گرایی علمی

باشیوع گرایش شدید به علم و مرکز توجه قرار گرفتن حس و تجربه و عقل انسانی به عنوان تنها عوامل برای پیشرفت و ترقی انسان غربی کم کم در دام انسان گرایی افتاد. در این دیدگاه فرد به جامعه تقدم دارد. فرد نقطه مرکزی ست و آنچه حول محور او میچرخد، باید به گونه ای در خدمت او وتامین خواسته ها و نیازیهای او باشد[2]

..................

1) رنسانس

....................

2) دانشمندان هنجار شکن

............

3) عقل گرایی افراطی

................

2- علم و بحران محیط زیست

...........

ب- تربیتی- اخلاقی

ظاهرا قرار نیست هیچوقت انسان به این باور برسد که عقل او به تنهایی می تواند برای رسیدن به سعادتش کافی باشد؛ و در اوج عقل مداری این انسان یا به دست خود یا با فراموشی برخی خوبیها خود را..............

..............

1- سکولاریزاسیون

تعریف سکولاریزاسیون کاملا به دین وابسته است و سکولاریزاسیون فرایندی است که به عرفی شدن و عقلانی شدن نهادهای دینی و انفکاک دین از دنیا و به حاشیه راندن دین از عرصه‌ی اجتماع اشاره دارد.[3] این نوع برداشت و برداشت از دین در غرب، به کنار نهادن نهاد دین منجر شده و عملا دین را به عنوان یک نهاد اخلاقی مهم به کنار نهاده و باعث بروز اخلاق خشک و عقلانی محض گشته. عقلی که همه خوبیها و اخلاق را درچارچوب نفع شخصی می نگرد.

واژۀ عرفی شدن (Secularization) در زبان های اروپایی در معاهدۀ صلح وستفالیا در 1648 به کار برده شد. در این معاهده از واژه ی عرفی شدن برای توصیف انتقال سرزمین‌هایی که قبلا تحت کنترل کلیسا بودند استفاده شد. این سرزمین ها به مراجع سیاسی غیر روحانی انتقال می یافتند. پیش از این معاهده، از واژه ی Secularis استفاده می شد و اهل کلیسا از تمایز میان امور دینی و عرفی برای طرح ادعای برتر بودن امور مقدس بهره می گرفتند.[4]

...........................

1) بحران معنویت

در بارۀ بحران معنویت موجود در غرب، می تون بسیار سخن راند؛ از جمله علامه جعفری، از زبان اندیشمند غربی، آورده‌ که: « بر همه آشکار است که ما خود در راه نابود کردن فرهنگی هستیم، آنچه باقی می ماند دیگر ایمن و محفوظ نیست. و اگر هنوز برباد نرفته است بدین جهت است که در معرض فشار مخرب قرار نگرفته است اما پایه‌اش سست است و با یک لرزش فرو خوهد ریخت. ظرفیت فرهنگی انسان مدرن کاهش یافته است، زیرا شرایط سبب تنزل آدمی و صدمه روحی وی شده است».[5]

.............

2) مادی گرایی

...............

3) قوانین ضد اخلاقی

...............

2- فساد دستگاه دینی

............

1) فساد کلیسا

...................

2) ظلم کلیسا

.................

3- سست شدن بنیادهای اخلاق

.................

1) سقوط ارزش ها

..................

2) ضد ارزش ها ابزار تبلیغ کالا

..................

3) شیوع بیمارى هاى جنسی

...............

4) هم جنس گرایی

...................

4- اومانیسم

....................

آزادی افسار گسیخته

غرب، جهان و انسان را در مادّه خلاصه می‏کنند، مبنا و اساس آزادی را میل، خواست و اراده فردی می‏دانند و معتقدند هر کاری که انسان طبق قانون طبیعی می‏خواهد، بدون هیچ گونه رادع و مانعی انجام می‏دهد؛ تا حدی که قانون و دولت اجازه دهد، قانونی که براساس خواست و اراده بشری تدوین شده است. آنان معتقدند که آزادی انسان، به معنای توان همه جانبه او در انتخاب هر چیز و از جمله بردگی برای انسانهای دیگر است. در نگاه آنان، انسان، آزاد است که دین را بپذیرد یا نپذیرد، اگر نپذیرد ملامتی بر او نیست؛ زیرا هیچ حقیقتی را از دست نداده است. امّا در مکتب وحی، این رهایی مطلق، به معنای بردگی است؛ زیرا چنین آزادی مطلقی برای انسان، اسارت او در دست آرزوها و هوس‏ها می‏باشد و او در واقع از هوای درونی‏اش پیروی می‏کند.[6]

.................

5- بیگانگى انسانها

..................

6- پوشاندن سقوط ارزشها با ماسک حقوق بشر

استفاده از تعریف نسبی حقوق بشر، برای غرب شعاری تبلیغاتی را پدید آورده که در لوای آن در رویکرهای مختلف به تعاریفی جداگانه از آن پرداخته و به بهره برداری می‌رساند. رینگر بروز حقوق جهانی بشر را در هنگام سقوط اخلاقی تمدن غرب چنین توضیح می دهد: «درست هنگام سقوط اخلاقی تمدن غرب، حقوق بشر مانند یک عقیده مقدس یا بهتر بگوییم قانون اکثریت و یا حق، پدید آمد که رفته رفته به یک همبستگی نیرومند مردمی انجامید... . در حکومت دموکراسی، مفهوم «حقوق بشر» تضمین حراست مرزها و آب و خاک است و این بهترین مستمسک برای جلب رضایت مردم است...» و در جواب از حل این مسأله ادامه میدهد: «از من مکرر سؤال می شود که آیا برای نجات تمدن غرب دیگر وقتی باقی نمانده است؟ آیا می توانیم روحیه و صفات اخلاقی گذشته خود را دوباره کشف کنیم و به دست آوریم؟ از نظر من، تنها راهی که می توانیم امیدوار باشیم این است که با توسل به آن نکات درست و اخلاقی تمدن غرب را دوباره کشف کنیم.» [7]

...................

ج- اجتماعی- سیاسی

در عرصۀ اجتماع و سیاست همان طور که غرب به موازات پیشرفت علم و صنعت به رشد دست یافت، اما پسرفت‌هایی نیز در همان حیطه‌های خود دارا استجریان صنعتی شدن جامعه که با رشد فزاینده شهرنشینی، کوچ به شهرهای بزرگ، افزایش جمعیت و پدیده های بسیار دیگری از این دست در غرب همراه بود، در قرن نوزدهم و..................

..................

1- بیماریهاى عصبى و روانى

...............

2- افزایش نا امنی

..................

3- فروپاشی نهاد خانواده، عامل فساد جامعه

با شروع انقلاب صنعتی، وقتی انتقال توده عظیم مردم از روستاها به شهرها شروع شد. عدۀ بیشماری کارگر به وجود آمد که از دارایی و سواد محروم بودند و برای امرار معاش مجبور بودند در کارخانه‌ها کار کنند تا کاری به دست بیاوردند. کارمدام اعضای خانواده، در کارخانه‌ها برای خانواده زهری بود که در عصر حاضر به گونه های مختلف در عدم استحکام خانواده به معنی عرفی آن انجامیده.

انقلابی که در صنعت صورت گرفت و باعث پدید آمدن طبقه جدید از کارگران و کارفرمایان شد؛ هر یک از آن دو طبقه برای منافع خود دست به کار شدند؛ کارگران برای درآمد بی زحمت و کارفرمایان برای کسب ثروت بیشتر؛ و چون برای کار با ماشین کمتر احتیاج به کار جسمانی و تجربه قبلی بود، زنان و بچه ها از 6 سال به بالا به تعداد زیاد استخدام می شدند و از آن‌ها با بی رحمی استفاده می شد. زیاد در کارخانه‌ها استفاده می شد.[8]

....................

1) افزایش طلاق و بروز ناهنجاریهای اخلاقی

پایه های خانواده در تمدن غربی به شدت سست شده است و شدت طلاق های صورت گرفته در غرب هم نتیجه‌ای جز در اختیار نبودن فرزندان و از دست رفتن تربیت فرزندان توسط پدر و مادر نمی باشد. خانواده های تک والدینی به یکی ااز جنبه های دائمی و قابل توجه جوامع بشری تبدیل شده استوتغییر الگوی مرسوم زن و شوهری و فرزندان به الگوی بدون پدر و مادر ، فرزندان بدون سرپرست. فرزندانی که با پدر بزرگ و مادر بزرگ هایشان زندگی می کنند با زندگی مشترک بدون ازدواج هستند. در سال 2000م 13.5 میلیون نفر از والدین آمریکایی سرپرستی21.7 میلیون کودک زیر21 سال را برعهده داشتند در حالیکه یکی از آن ها درجای دیگر زندگی می کردند[9].

...................

2) سردی روابط خانوادگی

..................

3) ﻫﻢﺧﺎﻧﮕﻲ ﻳﺎ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺸﺘﺮک ﺑﺪون ازدواج

.................

4) جریان های ضد خانواده

با دقتی کم متوجه می شویم که جهت گیری در غرب جهت گیریای ضد خانواد است. که منجر به فروپاشی خانواده می شود. وقتی که خانواده فروپاشی نمود بر اساس آموزههای اسلامی جامعه نیز رو به اضمحلال می رود.[10]

..................

4- رهبانیت و عزلت اجتماعی

..................

5- توحش

...................

1) جنگ های صلیبی

..................

2) جنگ های جهانی

..................

3) استعمار و بهره کشی

.....................

د- اقتصادی

یکی از کسانی که در خصوص انحطاط اقتصادی غرب سخن می‌گوید ژان فوراستیه است ؛ وی در کتاب تمدن سال 2001 به اختصار در پی تشریح و تبیین مشکلات تمدنی بشر در زمان حال و آینده است. واز نداشتن عقید‌ای ثابت درغرب گلایه می کند؛ و ضمن تشریح فراز و نشیبهای اقتصادی در قرن بیستم، به تشریح ناکامیهای بشر در قرن می پردازد از جمله عوامل و آثارذکر شده از نظر وی عبارتند از: افزایش جمعیت، هرج و مرج بین‏المللی، بیکاری، آموزشهای غیرمسؤولانه، وجود انسانهای بی‏احساس، و بی‏عشق و درد از جمله مشکلات غرب است و معنقد است.:« انسان متعارف ثروتمند امروزی، از انسان متعارف فقیر دیروزی خوشبخت‏تر نیست. بدون تردید حتی از او بدبخت‏تر هم هست»[11] در جای دیگر ادامه می دهد « . چرا که در گذشته کار سخت شبانه‏روزی، کمبود تغذیه، کمبود سوخت، و نبود امکانات رفاهی، زندگی را بر انسان دشوار می‏ساخت. اما با تمام این مشکلات، بشر آن روز بی‏دغدغه بود و گاهی آهنگی و آوازی و خنده‏ای نیز از در و دیوار زندگی به گوش می‏رسید. امروز آن مشکلات اقتصادی دیگر کمتر وجود دارد، ».[12]

.................

به هم بستگی اقتصاد بین المللی

..................

منابع:

قرآن

نهج البلاغه

1- آمدی ، عبدالواحد ابن محمد تمیمی، غررالحکم و دررالکلم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1364

2-آشکار، ژیلبر، جدال دو توحش: 11 سپتامبر و ایجاد بی‌نظمی نوین جهانی،مترجم:حسن مرتضوی، تهران: اختران، 1384

3- اگریدی، جوان، مسیحیت و بدعت ها، ترجمه عبدالرحیم سلیماانی اردستانی، قم، موسسه فرهنگی طه چ 2 ، 1384

4- الیاده، میرچا، فرهنگ و دین، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران، طرح نو، 1374

................

....................

قیمت 23000 تومان


[1] - شریف، میان محمد، منابع فرهنگ اسلامی، صص 17-21

[2]-­ محمد حسن حیدری و دیگران ، فصلنامه اسلام و پژو هش های تربیتی، بررسی تطبیقی ارزش ها در اسلام و لیبرالیسم و دلالت های تربیت اخلاقی آن 1391، ص89

[3]- برایان ویلسون، دین اینجا و آنجا، مقاله ی عرفی شدن، ترجمه ی مجید محمدی، (نشر قطره، چ 1، 1377)، ص 19

[4]- پیشین، ص19

[5] - محمدتقی جعفری، فرهنگ پیشرو...، ص14

[6]- ر.ک: آیت الله جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، (قم: مرکز نشر إسراء، نوبت دوم، 1379 ه ش) ص 29 ـ 30

[7]- محمدتقی جعفری، فرهنگ پیرو، فرهنگ پیشرو، ، ص 112 و113

[8]- هنری نیلسون لیتل فیلد ، تاریخ اروپا از سال 1815 به بعد،ص 9و10

[9] - فروپاشی نهاد خانواده درغرب، روزنامه رسالت 3/5/91 شماره 7595... magiran.com

-[10] -فروپاشی خانواده در غرب، رسالت، 3/5/ 91 همان

[11] - ژان فوراستیه، تمدن سال 2001، ترجمه خسرو رضایی، سازمان انتشارات انقلاب اسلامی، 1368،ص103

[12]- پیشین

مبانی نظری حیطه های رشد مغرب زمین، عوامل اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی

مبانی نظری حیطه های رشد مغرب زمین، عوامل اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 1
فرمت فایل docx
حجم فایل 92 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 43
مبانی نظری حیطه های رشد مغرب زمین، عوامل اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

مبانی نظری حیطه های رشد مغرب زمین، عوامل اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری


خلاصه ای از کار:

حیطه‌های رشد مغرب زمین (غرب)

غرب در برهه‌ای از تاریخ قرار دارد که واقعا از جنبۀ علمی و فنی و صنعتی درخشیده است، و درخشش بسیار چشم گیر هم بوده است. فاصله بین عهد نوزایی تا شکوفایی صنعتی غرب شاید از دویست یاسیصد سال تجاز نکند، اما تفاوت میان این دو مرحله بسیار بارز و خیره کننده است. پیشرفت غرب در سده20 در زمینه های صنعتی و به خصوص در انتهای قرن بسیار اعجاب برانگیز است. و توانسته به تبع رشد علمی‌اش در سایر جنبه ها هم از باقی تمدن هها ر زمینه های سیاسی ،اقتصادی و در برخی مقام های تربیتی نیز پیشی بگیرد.

الف - فرهنگی- علمی

عرصه علم و فرهنگ، بی شک یکی از مهمترین حوزه‌هایی است که غرب در آن حیطه به سرعت به رشد دست یافت.عمده دلایل این پیشرفت را می توان در عوامل زیر جستجو کرد.

1- شکل گیری دانشگاه ها و نظام آموزش کارآمد

........................

2- تغییر نظام آموزشی در غرب

توجه زیاد مردم به عقل و کارکرد کاربرد عقل ابزاری برای خدمت به انسان عصر دگرگونی فکری غرب، باعث شد رویکردی جدیدی به مقوله علم آموزی پیدا کند. و توجه مردم به سوی دانشگاه های مختلف غرب، تغییراتی در نظم و اهداف تدریس در دانشگاه ها داده شد عقل گرایی ابزاری به وجود آمد، که در طول زمان موجبات ترقی جامعه غربی را پدید آورد ؛ در قرون 16 و 17 تحقیقات علمی مردانی پون گالیله نیوتن و هایجنس و بویل چنان بنیان محکمی را تشکیل داد که توانستند به یاری مردم برای استفاده از این علوم بیایند. در واقع تحقیقات اینها، به گونه ای بود که دیگران می‌توانستند از آنها بهره برداری کنند[1]

.................

1) سازمان حقوقی مستقل

...........

2) جای دادن رسمی علوم طبیعی و عقلی در آموزش

..................

3) نظام استاندارد ارزیابی و ارتقا علمی

..........

3- انقلاب های علمی در غرب

..............

1) نهضت ترجمه

..............

2) واردات علم از مسلمانان

.................

3) نهضت اصلاح دینی

............................

4) کشفیات جدید علمی

................

5) انقلاب صنعتی

................

6) تربیت نیروهای ماهر

...................

اهداف نظام آموزشی غرب

.................

ب- تربیتی- اخلاقی

امروزه مسلمین هم اعتراف میکنند که در برخی امور تربیتی مغرب زمین به رشد بیشتری دست یافته اند. حتی کسانی چون سید جمال ها با دیدن صفات مثبت مغرب زمین ، اعتقاد پیدا کردند که ، ما در غرب اسلام دیدیم گر چه مسلمان ندیدیم.

قبل از ظهور انقلابات گوناگون در غرب، زندگی سنتی اهالی مغرب زمین، همه چیزش شکل سنتی خود را داشت. جایگاه هر کس طبق همان زندگی سنتی تعریف می شد. پدر نقش محوری ای در این خانواده ایفا میکرد و مادر، از شأن و جایگاه همان زندگی های سنتی برخور دار بودند و در برهه‌ای هم که زندگی ها عقل گرایانه شده بود سعی در رفتارهایی می شد که به سنت کلیسایی نزدیک تر باشد.

1- مسیحیان، همزیستان مسلمانان

.................

2- نظم و انضباط اجتماعی

...............

3- حقوق بشر

..................

4- رشد اخلاق محیط زیستی

................

5- حقوق زنان

...................

ج- اجتماعی- سیاسی

در دنیای امروز دو عنصر، اقتصاد و علم هر دو بازویی برای کارایی، سیاست‌و حکومت هستند. مغرب زمین که از قدرت تکنولوژیکی و علمی و نظری بر سایر تمدنها فائق آمده، خواه ناخواه توانسته برتری سیاسی عظیمی را نیز نسبت به بقیه با خود داشته باشد؛ چرا که با توجه به تعریف اهالی سیاست از این واژه، غرب امروز، هر آن چه که مورد نیاز یک سیاست مقتدر است دارا می باشد. و با اقتدار سیاسی و اقتصادی‌اش هر زمان نظمی نوین برای جهان تعریف کرده و توسط این قدرت والاتر به جهانی سازی در همه عرصه های زندگی و موارد نیاز بشر مشغول شده.

دور زمانی تمام اقتدار و سیاست مردم به دست ارباب کلیسا بود ولیکن بروز برخی نهضت‌ها باعث پیدایش سیاستی نوین در مغرب زمین گشت که بعدها نهضت اقتصادی و علمی نیز به بروز سیاست مردن امروزه به غرب کمک کرد.

1- نهضت های اصلاح طلبانه

.................

1) پروتستانتیسم

.................

2) دموکراسی خواهی

................

2- تاثیر انقلاب صنعتی بر سیاست و اجتماع

..................

1- رشد جامعه مدنی

.......................

2- کشف قاره های جدید

...................

3- شهر نشینی

.................

د- اقتصادی

تا پیش از آغاز قرن 18 در اروپا، صنعت کمتر از پنج درصد جمعیت اروپا را به خود مشغول داشته بود واقتصاد بیشتر مبتنی بر کشاورزی و یا بازرگانی بود و صنعت نیزبیشتر مبتنی بر تولیدات کشاورزی مانند پشم خام و پنبه بود. نظام خانگی صنعت تکاپوی بازارهای رو به گسترش مصرف و رشد اقتصادی اروپا را نداشت، وسرمایه‌های ناشی از استثمار سایر قاره‌ها، تجارت برده‌داری و بازرگانی گستردۀ کشورهای اروپایی ثروت هنگفتی را انباشته ساخت. سرمایه‌داران در پی آن بودند که ثروت خود را به کاری بزنند که باز هم پول بیشتری را برایشان فراهم آورد و از سوی دیگر نیازهای بازارهای جدید را جوابگو باشد.

...............

1- تجارت

..................

2- تشکیل اتحادیه ها و اصناف

اروپایی‌هایی که تجربه فعالیت های جمعی و صنفی را از دوران یونان و روم باستان به ارث برده بودند این بار به تشکیل اتحادیه بازرگانی دست زدند تا از منافع مشترک خویش دفاع کنند و موانع بازرگانی را از راه خویش بردارند. یکی از مهمترین اتحادیه ی هانسایی بود که در قرن 13 به وجود آمد و حدود صد شهر را در بر می گرفت و قوانین و مقررات خاص خود را داشت. ویل دورانت می نویسد: « اتحادیه هانسایی برای حل اختلافاتی که میان اعضایش پیش می امد به تاسیس محاکمی اقدام کرد. مدافع اعضای خویش در دعاوی حقوقی با کشورهایی شد که در اتحادیه عضویت نداشتند, و گاهگاهی مثل حکومت مستقل واحدی اعلان جنگ می داد. هم چنین این اتحادیه به وضع قوانین و مقرراتی برای معاملات بازرگانی و حتی سلوک اخلاقی شهرهای عضو و ساکنان آن پرداخت...اتحادیه هانسایی به مدت یک قرن به منزله سازمانی برای اشاعه تمندن بود.یورش دریازنان را از حوزه دریای بالتیک و دریای شمال دفع کرد. رودخانه ها و کانال ها را صاف گردانید. چزر و مد و جریان های آن را به دقت ضبط کردو...به طور کلی در عرصه بازرگانی اروپای شماالی نظم را جانشین هرج و مرج ساخت»[2]

...............

3- رونق کشاورزی

...................

4- ظهور بانکداری

...................

5- نتایج اقتصادی انقلاب صنعتی

...............

منابع:

قرآن

نهج البلاغه

1- آمدی ، عبدالواحد ابن محمد تمیمی، غررالحکم و دررالکلم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1364

2-آشکار، ژیلبر، جدال دو توحش: 11 سپتامبر و ایجاد بی‌نظمی نوین جهانی،مترجم:حسن مرتضوی، تهران: اختران، 1384

3- اگریدی، جوان، مسیحیت و بدعت ها، ترجمه عبدالرحیم سلیماانی اردستانی، قم، موسسه فرهنگی طه چ 2 ، 1384

4- الیاده، میرچا، فرهنگ و دین، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران، طرح نو، 1374

..................

.....................


[1] - هنری نیلسون لیتل فیلد، تاریخ اورپااز سال 1815 به بعد، مترجم فریده قره‌چه داغی،انتشارات علمی و فرهنگی ، تهران ، 1381، ص 3و 4

[2] - پیشین ؛ ص828

مبانی نظری و پیشینه پژوهش مهارت های اجتماعی (فصل دوم)

مبانی نظری و پیشینه پژوهش مهارت های اجتماعی در 29 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
دسته بندی پیشینه متغیر های روانشناسی
بازدید ها 70
فرمت فایل doc
حجم فایل 45 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
مبانی نظری و پیشینه پژوهش مهارت های اجتماعی (فصل دوم)

فروشنده فایل

کد کاربری 4084
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش مهارت های اجتماعی در 29 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

قابل ویرایش : بله

منابع : جدید و آپدیت شده

فرمت فایل : ورد

نحوه پرداخت و دریافت : بلافاصله پس از پرداخت آنلاین قادر به دانلود خواهید بود .

پشتیبانی تخصصی : 09191809834 ( لطفا فقط پیامک یا تلگرام )




توضیحات: فصل دوم

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

مقدمه

توجه به مهارت های اجتماعی از دیر باز در کانون توجه پژوهشگران و دست اندرکاران تعلیم و تربیت بوده است. در متون پژوهشی، مهارت های اجتماعی به عنوان رفتارهای اجتماعی مورد قبول و یادگرفته شده ای که باعث ارتباط با دیگران و بهبود کیفیت زندگی می شود، تعریف شده است. از زمانی که مهارت های اجتماعی به عنوان یک موضوع قابل مطالعه معرفی شده است ، انفجار واقعی در تحقیقات رخ داده است و آگاهی فزاینده ای نسبت به اهمیت این حوزه علمی در پژوهش های بالینی و کاربردی ملاحظه می شود (آدبیسی، آیروهام و آموی، 2014).

اجتماعی شدن

مسئله اجتماعی بودن انسان و اینکه انسان ذاتا موجودی اجتماعی است یا اجتماعی زیستن را کسب کرده از دیرباز میان فلاسفه و اندیشمندان مطرح بوده است و منجر به ابراز دیدگاه های متفاوتی شده است. شاید قدیمی ترین نظریه پیش ساخته نگر باشد که مربوط به قرن پنجم پیش از میلاد و قائل به ذاتی بودن گرایش به حیات به صورت اجتماعی است. دیدگاهی که عملا در قرن شانزدهم میلادی و پس از بیست ویک قرن تسلط این دیدگاه با تفکرات جان لاک در خصوص محیط گرایی رو به افول نهاد .نقطه حرکت لاک در این مورد اصل عقاید ذاتی که از زمان افلاطون تا زمان دکارت ادامه داشت، تاکید بر تجربه گرایی بود. این حرکت در اتحاد با نهضت فکری تحول گرایی به پرچمداری ژان ژاک روسو نهایتا در جا اندازی این مفهوم که اجتماعی شدن نیز به عنوان بخشی از وجود آدمی اکتسابی است، سهم عمده ای را بر عهده گرفت. از سوی دیگر این جریان فکری در تعامل با تحولاتی که در زمینه های نظریه زیست شناسی به سردمداری چارلز داروین (1859) صورت گرفت و آثاری که این دیدگاه تکاملی بر فلسفه و علوم انسانی و اجتماعی نهاد، منجر به تعمیق دیدگاه های نوین بشری در خصوص اکتسابی بودن جریان اجتماعی شدن بشر شد (بازکورت و ووران، 2014). به این ترتیب، این دیدگاه که انسان از همان آغاز زندگی موجودی اجتماعی است، صورت جهانی به خود گرفت. آری اجتماعی شدن، جریانی است که از همان لحظه تولد کودک که به وی لباس می پوشند و به گهواره می گذارند و یا در مقابل گریه های او واکنش نشان می دهند، آغاز می شود. کودک که پس از تولد در سال های نخست زندگی کاملا به دیگران وابسته است، با افزایش سن میزان اتکای او به دیگران کاهش می یابد. اما با این وجود این نیاز هم چنان باقی می ماند و کودک بدون تماس با دیگران قادر به ادامه زندگی نیست و با گذشت زمان روابط کودک با دیگران گسترش پیدا کرده و با اشخاص بیشتر و گوناگونی آشنا می شود. پس جریان رشد اجتماعی یک سیستم دوجانبه ارتباطی بین فرد و جامعه است و به همین جهت هم تاثیرات فرهنگی و هم الگوهای رشد فرد باید به طور هم زمان مدنظر قرار بگیرد. بنابراین ،توضیح اجتماعی شدن مستلزم بیان الگوهای رشدی فرد و هم چنین ارزش ها و الگوهای است که توسط جامعه و گروه های اجتماعی انتقال می یابند (لوگسون، 2012).

تعریف مهارت های اجتماعی

درباره اینکه مهارت های اجتماعی واقعا چه نوع مهارت هایی هستند و چگونه باید آن ها را تعریف کرد ، تا حدی ابهام وجود دارد. علت عمده این ابهام این است که گروه های حرفه ای گوناگون مانند (مددکاری اجتماعی، تعلیم و تربیت، روان شناسی مدرسه، روان شناسی بالینی و روان پزشکی و پرستاری روانی ) نسبت به مطالعه این موضوع علاقه نشان داده و راه حل هایی برای آن ارائه کرده اند (چان و همکاران، 2015). در متون پژوهشی مربوطه، مفهوم مهارت اجتماعی به صورت های مختلف تعریف شده است:

گرشام و الیوت (1990)، مهارت های اجتماعی را مجموعه ای از رفتارهای یاد گرفته شده ای می دانند که به ما اجازه می دهند تا به آغاز و ادامه تعاملات مثبت با دیگران بپردازیم که از جمله این مهارت ها ،می توان به تقسیم احساسات خود با دیگران، کمک کردن به آن ها برای آغاز یک رابطه و کنترل میزان خلق و خو اشاره کرد (بری و کونر، 2010 :1).

تیگن (1990) ، مهارت های اجتماعی را به عنوان رفتارهای اجتماعی مورد قبول و یادگرفته شده ای که باعث ارتباط با دیگران و بهبود کیفیت زندگی می شود، تعریف نموده است (الکان و اردم، 2011: 3451).

خدایاری فرد و همکاران (1386)، مهارت اجتماعی را توانایی ایجاد روابط متقابل با دیگران در زمینه خاص اجتماعی ، به طریقی که در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشد. (همان منبع :26).

در تعریف مهارت های اجتماعی ویژگی های ذیل مورد قبول اکثر محققان است :

1. ارتباط فرد به فرد که شامل تبادل و تفسیر پیام ها است.

2. یادگیری رشد پیدا می کند و علاوه بر شخصیت فرد ، تجارب گذشته و تعامل بین فردی او نیز در رسیدن به هدف موثر است.

3. به صورت کلامی (سخن ، لغات ، جملات )و یا غیر کلامی و استفاده از چشم ، تن صدا، بیان چهره ها و ژست ها می باشد.

4. از فرهنگ و گروه های اجتماعی که فرد در آن زندگی می کند تاثیر می پذیرد.

5. توسط تقویت اجتماعی رشد پیدا می کند ، این تقویت در صورتی موثر است که مورد علاقه فرد بوده و برانگیزاننده باشد.

6. طبعیت دو جانبه ای دارد و رفتارهای دو سویه را می طلبد و از عوامل محیطی سن ،جنس و موقعیت دیگر افراد تاثیر می پذیرد (چان و همکاران، 2015).



.Darwin

.Gersham &Elliot

.Tegin

.Alkan &Erdem

پیشینه و مبانی نظری تحقیق سلامت اجتماعی (فصل دوم پایان نامه)

پیشینه ومبانی نظری تحقیق سلامت اجتماعی (فصل دوم پایان نامه)
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 21
فرمت فایل docx
حجم فایل 105 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 59
پیشینه ومبانی نظری تحقیق سلامت اجتماعی  (فصل دوم پایان نامه)

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

پیشینه ومبانی نظری تحقیق سلامت اجتماعی (فصل دوم پایان نامه)

توضیحات: فصل دوم کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

برای مفهوم «سلامت اجتماعی» می­توان دو سطح در نظر گرفت. یکی «سطح کلان» که دربر دارنده­ی شاخص­های سلامت جامعه است و در این معنا سلامت اجتماعی را می توان معادل «جامعه ی سالم» در نظر گرفت که در آن شاخص­هایی چون میزان فقر، آموزش، جرم، آلودگی های زیست محیطی، آزادی­های مدنی و غیره را می توان برای کل جامعه در نظر گرفت و سطح دیگر، «سطح خرد» است که به بررسی سلامت اجتماعی فردی با شاخص­هایی چون میزان ارتباطات و تعاملات فردی، مهارت های اجتماعی، سازگاری، انطباق با محیط و غیره می پردازد. سطح اول به سلامت اجتماعی جامعه و دومی به سلامت اجتماعی افراد نظر دارد.

2-2-1- مفهوم سلامت اجتماعی فردی

مفهوم سلامت اجتماعی، مفهومی است که در کنار ابعاد جسمی و روانی سلامت، مورد توجه قرار گرفته است. بلوک و برسلو (1971) برای اولین بار در پژوهشی به مفهوم سلامت اجتماعی می پردازند. آن ها سلامت اجتماعی را با «درجه ی عملکرد اعضای جامعه» مترادف کرده و شاخص سلامت اجتماعی را ساختند. آن ها تلاش کردند تا با طرح پرسش های گوناگون در ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی سلامتی فردی، به میزان فعالیت و عملکرد فرد در جامعه برسند.

این مفهوم را چند سال بعد دونالد و همکارانش در سال 1978 مطرح کردند و استدلال آن ها این بود که سلامت، امری فراتر از گزارش علایم بیماری، میزان بیماری ها و قابلیت های کارکردی فرد است. آن ها معتقد بودند که رفاه و آسایش فردی امری متمایز از سلامت جسمی و روانی است. بر اساس برداشت آن­ها سلامت اجتماعی در حقیقت هم بخشی از ارکان وضع سلامت محسوب می شود و هم می­تواند تابعی از آن باشد (به نقل از امینی رارانی، 1389).

طبق نظر کییز، حلقه­ی مفقوده در تاریخچه­ی مطالعات مربوط به سلامت، پاسخ به این سؤال است: آیا ممکن است افراد، کیفیت زندگی و عملکرد شخصی خود را بدون توجه به معیارهای اجتماعی، ارزیابی کنند؟ کییز در پاسخ به این سؤال، مفهوم سلامت اجتماعی را به عنوان یکی از ابعاد سلامت مطرح می­کند. طبق تعریف وی سلامت اجتماعی عبارت است از: ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با افراد دیگر، نزدیکان و گروه­های اجتماعی که عضو آن­هاست (کییز، 2004).

لارسن (1996) سلامت اجتماعی را به عنوان ارزیابی فرد از کیفیت روابطش با خانواده، دیگران و گروه­های اجتماعی تعریف می­کند و معتقد است که مقیاس سلامت اجتماعی، بخشی از سلامت فرد را می سنجد که نشانگر رضایت یا نارضایتی فرد از زندگی و محیط اجتماعی است و در واقع شامل پاسخ های درونی فرد (احساس، تفکر و رفتار) می­شود.

به طور ضمنی، مفهوم سلامت اجتماعی کمتر شبیه به ابعاد جسمی و روانی سلامت است؛ اما در کنار سلامت جسمی و روانی، این نوع از سلامت نیز یکی از سه رکن اساسی اکثر تعریف های سلامتی است. تا حدودی این بدین دلیل است که سلامت اجتماعی هم به ویژگی های جامعه بر می گردد و هم به خصوصیات افراد. جامعه زمانی سالم است که فرصت و دسترسی برابر برای همه به خدمات و کالاهای اساسی وجود داشته باشد تا افراد جامعه به عنوان یک شهروند، عملکرد کاملی داشته باشند. نشانگرهای سلامت جامعه، ممکن است شامل عمل به قانون، برابری در ثروت، مشارکت در تصمیم گیری و سطح سرمایه ی اجتماعی باشد. سلامت اجتماعی افراد به سطح رفاه و آسایش در رابطه با چگونگی بودن در کنار دیگران، چگونگی واکنش افراد دیگر با فرد و چگونگی تعامل فرد با نهادهای اجتماعی و آداب و رسوم اجتماعی اشاره دارد.

مطالعه­ی مربوط به سلامت با استفاده از مدل­های زیستی، بیشتر بر وجه خصوصی از سلامت تأکید دارند؛ ولی افراد در درون ساختارهای اجتماعی و ارتباطات، قرار دارند و با چالش ها و تکالیف اجتماعی بی شماری رو به رو هستند. کییز (2004) معتقد است بهداشت روانی، کیفیت زندگی و عملکرد شخصی فرد را نمی­توان بدون توجه به معیارهای اجتماعی، ارزیابی کرد و عملکرد خوب در زندگی چیزی بیش از سلامت روانی، هیجانی و شامل تکالیف و چالش­های اجتماعی است.

سلامت هیجانی بیانگر رضایت و عاطفه­ی مثبت فرد در ارتباط با زندگی به معنای کلی (نه فقط زندگی اجتماعی) است. ابعاد سلامت روانی یک بازتاب درونی از سازگاری فرد و دیدگاهش نسبت به زندگی را بیان می­کند. تنها یکی از 6 بعد سلامت روان (روابط مثبت با دیگران)، بیانگر توانایی برقراری و حفظ روابط صمیمی و اطمینان بخش بین فردی است؛ لذا در حالی که سلامت روانی و هیجانی بیانگر بعد خصوصی و شخصی ارزیابی های عملکرد فرد است، سلامت اجتماعی بیشتر به ابعاد اجتماعی و عمومی که افراد توسط آن عملکردشان را در زندگی ارزیابی می کنند، توجه دارد. ابعاد سلامت اجتماعی در مقایسه با بهداشت روانی و هیجانی، ممکن است کمتر بیانگر بهداشت روانی فرد باشند؛ اما تعریف کلی سازمان بهداشت آمریکا از بهداشت روانی، شامل ابعاد خاصی از قبیل فعالیت های پربار، روابط بالنده و توان انطباق با تغییرات می شود که همگی بیانگر ارتباط کامل فرد با اجتماع و زندگی اطرافش است (کییز، 2004).


1. Social Health.

2. Belloc & Breslow.

3. Donald.

1. Keyes, C.

2. Larson, J. S.


شاخت و درمان اختلال اضطراب و فوبیای اجتماعی

کتاب بسیار جامع و عالی راجع به اختلالات اضطراب و بخصوص اختلال ترس از اجتماع یا فوبیای اجتماعی کتاب حاوی تمام اطلاعات شناختی و تخصصی راجع ب این بیماریست و در نوع خود بهترین وجامعترین رفرنس لاتین برای این بیماری و شناخت وراهای درمان آن میباشد راههای رواندرمانی رفتاری و محیطی و دارویی و غیره
دسته بندی علوم پزشکی
بازدید ها 0
فرمت فایل zip
حجم فایل 3921 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 260
شاخت و درمان اختلال اضطراب و فوبیای اجتماعی

فروشنده فایل

کد کاربری 1051
کاربر

کتاب مرجع و کامل راجع به شناخت و تحقیق و بررسی جامع بر روی بیماری اختلالات هراس و ترس از اجتماع یا همان فوبیای اجتماعی است ریشه ها ودلایل و عوامل ایجاد بیماری درانسان تحت تحقیق و کاوش کامل قرار گرفته و همچنین تحقیقات روانشناختی و رفتاری و محیطی و آماری و تاریخچه یابی و نیز روشهای یافتن نوع درمان در هر شخص بسته به نوع و دلایل اکتساب بیماری بررسی و ارایه شده است..روشهای درمان شامل رفتاری روانکاوی و هیپنوتیزم و رفتاردرمانی و دارو درمانی و روشهای دیگر بررسی شده است کتاب لاتین بوده و ترجمه ی بسیار عالی شده است...