دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 521 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 89 |
توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
از سال 1985 به بعد دو پارادایم غالب در گستره مباحث مدیریت برند مطرح بوده است:یکی با ماهیت اثبات گرایانه[1]و دیگری با ماهیت ساختارگرایانه[2] یا تفسیری[3].در تصوری که پارادایم اثبات گرایانه از برند دارد،بازاریاب مالک و صاحب برند تلقی می شود و وی ارتباط با مصرف کننده /دریافت کننده منفعل را تحت کنترل خود دارد.در این پارادایم،ارزش ویژه برند از طریق بازاریاب ایجاد می شود و از برند این تلقی وجود دارد:یک مصنوع قابل دستکاری و بی جان.(محصول به علاوه آنچه توسط مالکان /مدیران ایجاد می شود)که از آن می توان برای خلق تصویر،جایگاه سازی و بخش بندی استفاده کرد.پارادایم تفسیری،ماهیت برند و ارزش ویژه برند را چیزی می داند که در تعامل میان بازاریاب و مصرف کننده فعال خلق می شود،به صورت هویت کل نگر با بسیاری از خصوصیات موجودات زنده و همچون هویت زنده(یا شخصیتی که با آن می توان ارتباط برقرار کرد و می توان آن را در طول زمان تغییر داد و تحول بخشید)(هنبی[4] ،1999)
تغییر پارادایمی مدیریت برند به تدریج و در طول دهه 1990 روی داده است.( حسینی و دیگران،1391،40)
در بررسی پیشینه بیش از 20 ساله مدیریت برند و حصول به 7 رویکرد برند باید اذعان داشت که رویکرد،پارادایم محسوب نمی شود اما مکتب فکری خاصی است که آگاهی عمومی از ماهیت برند ،دیدگاه مصرف کننده و روش های مرتبط با عقاید علمی ورای رویکرد را جهت دهی می کند.
در دوره اول،مدیریت برند به شرکتی که پشت سر برند قرار دارد و اقداماتی که این شرکت برای تاثیرگذاری بر مصرف کنندگان می نماید معطوف است.در دوره دوم،طرف دریافت کننده در ارتباطات برند نقطه اصلی توجه واقع می شود و مدیریت برند نگاه انسانی به ماهیت برند را بر می گزیند.در دوره سوم،نیرو های فرهنگی و محتوایی هستند که ورای انتخاب مصرف کنندگان و وفاداری به برند قرار دارند و انبوهی از مقالات و نوشته های جدید به کند و کاو پیرامون آن می پردازد.( حسینی و دیگران،1391،40-41)
**سالهای 1985 تا 1992:تمرکز بر شرکت/فرستنده
در بدو ظهور مفهوم مدیریت برند ،شرکت به عنوان فرستنده در ارتباطات برند مورد توجه قرار می گیرد.این تمرکز زمینه شکل گیری دو رویکرد اقتصادی و هویتی را در مدیریت برند فراهم کرده است.
تحقیقات پیرامون رویکرد اقتصادی بر روی قابلیت های شرکت در مدیریت برند از طریق عناصر آمیخته بازاریابی(یعنی قیمت،محصول،توزیع و ترفیع)با هدف بررسی نحوه دستکاری این عناصر جهت تاثیرگذاری بر انتخاب مصرف کننده متمرکز هستند.در رویکرد هویتی ،تحقیقات به این موضوع معطوف است که چگونه هویت یک شرکت به عنوان یک کل می تواند پیام ذاتی برند را که با تمامی افراد ذینفع در ارتباط است ،شکل دهد.
فرض بر این است که برند تحت مالکیت شرکت است و این که برند به صورت خطی از طریق شرکت با مشتریان ارتباط می یابد.( حسینی و دیگران،1391،41)
[1] Positivistic
[2] Constructivist
[3] Interpretive
[4] Hanby
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 34 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
صرف نظر از چگونگی استفاده از ارقام سود گزارش شده، کیفیت سود بایستی مدنظر قرار گیرد. کیفیت سود در تحقیقات قبلی تعریف متعددی دارد و اجماعی بر روی تعریف آن وجود ندارد.
کیفیت سود را می توان به سه دسته تقسیم کرد: پایداری سود، سطوح اقلام تعهدی و سودی که منعکس کننده معاملات اقتصادی مربوط است (McNichals, 2002). پایداری سود به معنی استمرار سود جاری است. هر چه سود بیشتر باشد، یعنی شرکت توان بیشتری برای حفظ سودهای جاری دارد و فرض می شود کیفیت سود شرکت بالاتر است(ثقفی و کردستانی، 1383).
به طور کلی هر چه سود گزارش شده به استفاده کنندگان کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیرند، آن سود با کیفیت تر محسوب می شود. اما به دلیل آنکه افراد از اطلاعات در تصمیمان متفاوتی استفاده می کنند امکان ارایه یک تعریف جامعه از سود وجود ندارد. از طرف دیگر سایر معیارها نیز بر مفید بودن اطلاعات سود تاثیر می گذارد. از جمله این اطلاعات(غیر مالی)، توانایی تجزیه و تحلیل و پردازش اطلاعات توسط استفاده کنندگان و سایر محدودیت های بالقوه ای است که بر سر راه استفاده کنندگان قرار می گیرد.
- ساختارهای کیفیت سود مبتنی بر سری زمانی سود: ساختارهای سری زمانی مرتبط با کیفیت سود شامل پایداری، قابلیت پیش بینی و نوسان پذیری است. این سه ساختار به ویژگی های سری های نوآوری سود مرتبط می شوند.
الف) پایداری: پایداری یا ثبات به این مساله می پردازد که تا چه حد یک نوآوری خاص در تحقق سودهای آتی باقی می ماند. لیپ 1990 پایداری را به عنوان خود همبستگی در سود چنین تعریف می کند "پایداری میزان نوآوری دوره جاری است که بخش دائمی سریهای سود می گردد". سرمایه گذاران می توانند از سری های سود با ثبات در ارزیابی های خود استفاده کنند. از نظر آنها سودهای با ثبات اهمیت زیادی داشته و با دوام تلقی می شوند. هر چه پایداری سود بیشتر باشد، شرکت توان بیشتری برای حفظ سودهای جاری دارد و فرض می شود کیفیت سود بالاتر است (رحیمیان و جعفری،1385)
ب) قابلیت پیش بینی: بیانیه مفاهیم شماره 2 هیات تدوین استانداردهای حسابداری مالی، از توانایی پیش بینی به عنوان یک ورودی برای فرآیند پیش بینی کلی یاد می کند. قابلیت پیش بینی، مربوط به تمام مجموعه های گزارشگری مالی شامل اجزای سود و مقادیر آنها می باشد. برخی از محققان توانایی پیش بینی را به طور خاص، توانایی سودهای قبلی برای پیش بینی سودهای آتی تلقی می کنند(لایپ،1990). اگر توانایی پیش بینی را این گونه در نظر بگیریم، این توانایی در سودمندی تصمیم موثر است.
ج) نوسان پذیری: یک روش برای ارزیابی کیفیت سود، بررسی یکنواختی سود است. زیرا یکنواختی یا عدم تغییر پذیری به معنای وجود سود با کیفیت است. مدیریت با مواردی از قبیل فعالیت های هموار سازی می تواند یکنواختی سود را تحت تاثیر قرار دهند. گرچه اهداف تمام مدیران یکسان نمی باشد اما مدیران معتقدند که سرمایه گذاران سودهای هموار شده ی افزایش یافته را ترجیح می دهند و آنان به این دلیل سود را هموار می کنند. مدیران ممکن است اجزای ناپایداری از سود را ارائه کنند تا قابلیت پیش بینی سود را افزایش و نوسان پذیری آنرا کاهش دهند. لیزو و همکاران در سال 2003 در تحقیق خود دو معیار دخالت های هموارسازی سود را ارزیابی کردند که شامل نسبت انحراف سود عملیاتی به انحراف استاندارد وجه نقد حاصل از عملیات (نسبت های کوچکتر بیانگر یکنواختی بیشتر است) و دیگری هم بستگی بین تغییرات در اقلام تعهدی و جریان های نقدی است( هم بستگی منفی گواه بر یکنواختی سود است). به اعتقاد آن ها، سود یکنواخت شده حاصل از دخالت های مدیریت بار اطلاعاتی کمی دارد (رحیمیان و جعفری،1385).
2- ساختارهای کیفیت سود مبتنی بر ارتباط میان سود، وجه نقد و اقلام تعهدی: در این ساختار رابطه بین اجزای نقدی و اقلام تعهدی سود بررسی می شوند. بر اساس این دیدگاه اقلام تعهدی کیفیت سود را کاهش می دهد. در این خصوص برخی از محققان کیفیت سود را بر اساس نزدیک بودن به وجه نقد تعریف نموده اند. در ساده ترین حالت، این رابطه به صورت نسبت وجه نقد حاصل از عملیات به سود بیان می شود. وجه نقد نسبت به سود عملیاتی کمتر قابل دستکاری می باشد و لذا از آن می توان به عنوان شاخصی برای سنجش کیفیت سود استفاده نمود. سایر محققان از اقلام تعهدی(تغییر در کل اقلام تعهدی، اجزای اختیاری اقلام تعهدی و روابط بین اقلام تعهدی و وجه نقد) جهت تعریف کیفیت سود استفاده کرده اند(بای،1387).
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 55 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
گزارشهای مالی ، منابع مهم اطلاعاتی برای تصمیم گیری های اقتصادی به شمار می روند که مدیران، سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان جهت رفع نیازهای اطلاعاتی خود از آن ها استفاده می کنند. از آنجایی که اطلاعات به صورت یکسان در اختیار استفاده کنندگان قرار نمی گیرد، بین مدیران و سرمایه گذاران عدم تقارن اطلاعات ایجاد می شود. عدم تقارن اطلاعات وضعیتی است که مدیران در مقایسه با سرمایه گذاران، دارای اطلاعات افشا نشده بیشتری در مورد عملیات و جوانب مختلف شرکت در آینده می باشند. همین امر سبب می شود که مدیران انگیزه و فرصت مدیریت سود را داشته باشند. [14]
(2-3 اطلاعات متقارن
در صورتی وجود دارد که مدیران و بازار اطلاعات یکسانی درباره شرکت دارند بنابراین مدیران و بازار عدم اطمینان درباره شرکت را بطور یکسان تحمل میکنند. [14]
(2-4اطلاعات نامتقارن [1]
در بازارهای کارای اوراق بهادر تصور براین است که اطلاعات در دسترس همگان قرار می گیرد.
یک عضو فعال در بازار(فروشنده) همواره درمورد دارایی مورد معامله چیزهایی می داند که عضو دیگر(خریدار)از آن آگاه نیست.در چنین وضعی بازار دارای ویژگی خاص است که آن را نامتقارن بودن اطلاعات می نامند. [14]
دو نوع عمده از اطلاعات نامتقارن وجود دارد:
(2-4-1گزینش نادرست [2]
گزینش نادرست گونه ای از اطلاعات نامتقارن است که در یک سیستم اقتصادی یک یا چند نفر از طرف های قرارداد با یک معامله بالقوه نسبت به طرف دیگر دارای مزیت اطلاعاتی است.
یعنی برخی از اشخاص مثل مدیران و نیرو های درون شرکت نسبت به شرایط موجود و چشم انداز آینده در مقایسه با سرمایه گذاران خارجی اطلاعات بیشتری دارند. [12]
(2-4-2خطر اخلاقی [3]
خطر اخلاقی نوعی اطلاعات نامتقارن است که از این دیدگاه یک یا چند نفر از طرف های قرارداد و معامله بالقوه می تواند شاهد انجام شدن خواسته های خود در معامله باشند ، ولی طرف دیگر نمی تواند شاهد چنین رخدادی باشد .
در واقع،برای سهامداران و بستانکاران غیرممکن است که برهمه کارهای مدیر ارشد و کیفیت کار او(که از جانب آنها انجام می دهد)نظارت مستقیم داشته باشند.از این رو امکان دارد مدیر وسوسه شود کم کاری کند و گناه کاهش یافتن عملکرد را به گردن عواملی بگذارد که ورای کنترل وی می باشند. [12]
(2-5 اهمیت اطلاعات نامتقارن
یکی از عوامل موثر در تصمیم گیری ،اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است. درصورتی که اطلاعات مورد نیاز به صورتی نامتقارن بین افراد توزیع شود،می تواند نتایج متفاوتی را نسبت به موضوعی واحد سبب شود.بنابراین بهتر است کیفیت توزیع اطلاعات به صورت دقیق مورد ارزیابی قرارگیرد. [14]
از نکات مهمی که درمورد بازارهای سرمایه به ویژه بورس های اوراق بهادار مطرح می شود،بحث کارایی بازار است که بر طبق آن تمامی اطلاعات موجود در بازار،اثرات خود را برروی قیمت سهام منعکس می کند.
(2-6عوامل موثر بر عدم تقارن اطلاعاتی
عدم تقارن اطلاعاتی میتواند برحسب محیط اطلاعاتی – کثرت اعلان های عمومی و تعداد مبادلات شرکت تعیین شود و همچنین تحت تاثیر رفتار مدیران یا بازار قرارگیرد به عنوان نمونه وقتی اعلان عمومی خبری درباره شرکت انجام می گیرد با فرض ثابت بودن سایر عوامل ممکن است بازار درباره وضع واقعی شرکت آگاه تر شود و عدم تقارن اطلاعاتی کاهش یابد. برخی از این عوامل عبارتند از:
( 2-6-1کیفیت افشاء و عدم تقارن اطلاعاتی
مدل های نظری مختلف مانند دایاموند [4](1985) و دایاموند و ورچیا [5](1991) استدلال می نمایند که کیفیت بالاترافشاء می تواند میزان عدم تقارن اطلاعاتی میان شرکت کنندگان در بازارهای مالی را کاهش داده و در نتیجه به کاهش هزینه سرمایه و افزایش نقدشوندگی بیانجامد [23]. افشاء گسترده می تواند باعث جلب اعتماد مجدد سرمایه گذاران در مورد جنبه های مختلف عملکرد یا عملیات شرکت شده و به کاهش سطح عدم تقارن اطلاعاتی و یا به عبارتی به کاهش هزینه های اطلاعاتی سرمایه گذاران منجر شود [25]کیفیت بالای افشاء به طور کلی از دو طریق می تواند بر سطح عدم تقارن اطلاعاتی در بازار اثرگذار باشد نخست اینکه افشاء با کیفیت تر می تواند از طریق کاهش منافع مورد انتظار، در کسب اطلاعات محرمانه، انگیزه های جست وجوی این نوع اطلاعات را کاهش دهد و از سوی دیگر افشاء بهتر، مقدار نسبی معامله به وسیله سرمایه گذاران ناآگاه را افزایش می دهد. [12]
(2-6-2 اندازه شرکت
نتایج مطالعات لَنگ و لاندهالم[6](1993) بیانگر آن است که سطح افشاء و میزان اطلاعات در دسترس در مورد نتایج شرکت های بزرگتر در مقایسه با شرکتهای کوچکتر به مراتب بیشتر است[25]همچنین براون و هیلجست[7] ( 2007)، استدلال نمودند که قیمتهای سهام، اطلاعات شرکتهای بزرگ را زودتر از اطلاعات شرکتهای کوچکتر منعکس می کند. [12]بنابراین این انتظار وجود دارد که شرکت های بزرگتر با عدم تقارن اطلاعاتی و در نتیجه با هزینه سرمایه کمتری نسبت به شرکتهای کوچکتر مواجه باشند. [25 ]
[1] Asymmetric Information
[2] Adverse selection
[3] Moral hazard
[4] Diamond
[5] Diamond & verrecchia
[6] Lang & Lundholm
[7] Brown & Hillegeist
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 60 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 53 |
توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
اصطلاح انگیزش نخستین بار از واژه لاتین Move که به معنی حرکت است گرفته شده اما این واژه برای توضیح واژه انگیزش بسنده نیست.
از دیدگاه اتکینسون[1] انگیزش عبارت است از: تاثیرهای همزمان در هدایت، قوت و تداوم تلاش.
جونر[2] میگوید:انگیزش عبارت است از اینکه چگونه رفتار آغاز میشود، نیرو میگیرد،نگاهداری و هدایت میشود،باز می ایستد و چه نوع واکنش ذهنی در موجود زنده به هنگامی که همه اینها در جریان است وجود دارد (ستیرز و پورتر 1375، 7).از نظر ستیرز انگیزش یعنی نیروهایی که موجب میشوند افراد به گونهای خاص رفتار کنند (مورهد و گریفین 1377، 8).
همچنین برای انگیزه تعاریف زیادی ارائه شده که به ذکر چند تعریف بسنده میکنیم:
انگیزه عبارت است از یک محرک درونی که انسان را به انجام کار بر میانگیزد.
انگیزه عبارت است از حالت یا شرایطی که انسان را به انجام کار یا قبول عقیدهای ترغیب میکند.
انگیزه عبارت است از ایجاد شوق رسیدن به چیزی یا انجام کاری یا درک عقیدهای.
خلاصه: انگیزهها چراهای رفتار هستند، آنها موجب آغاز و ادامه فعالیت میشوند و جهت کلی رفتار یک فرد را معین میکنند.
مدیران برای حرکت به سوی «اهداف سازمانی یا عملیاتی» و پیشبرد کارها انسانهایی را در امور مختلف به کار میگیرند و همهی آنها را برای وصول به اهداف مزبور بسیج میکنند.
به طور کلی شیوههای بسیج به کارگیری و حرکت دادن انسانها برای انجام دادن کار بر دو نوع است:
1 - براساس میل و رغبت؛
2 - براساس زور و جبر.
مقصود از اجبار آن نیست که افراد مانند بردگان قدیم در انتخاب سازمان یا شغل خود اختیار نداشته باشند، زیرا امروزه به کارگیری به این شکل، تقریباً وجود ندارد، بلکه مقصود از اجبار آن است که فرد با میل و علاقهی خود برای بدست آوردن لقمهای نان یا مسائلی از این قبیل، شغلی را انتخاب کند، و لکن به کارهایی که انجام میدهد، علاقهمند نبوده و با تحکم و دستور مافوق به کار گرفته میشود و برای این که اخراج نشود، ناچار دستورات را عمل میکند.
امروزه برای به کارگیری انسانها قبل از استفاده از زور بر میل و علاقهی آنان تکیه میکنند و معتقدند باید به گونهای مدیریت کرد که کارکنان با علاقهمندی فعالیت کنند و برای رسیدن به این مقصود لازم است مشخص شود که حرکتهای انسانها از چه چیزهایی سرچشمه میگیرد، وقتی آن عوامل که محرکها هستند شناخته شد، میتوان به گونهای بر آن محرکها تأثیر گذارد و در او علاقه مندی و انگیزش ایجاد نمود که بر رفتار او تأثیر گذارد و حرکت در مسیر «اهداف سازمانی» محقق شود.
با توجه به مطالب بالا ضرورت بحث از انگیزش های انسانی معلوم میگردد. عدهای از دانشمندان با استفاده از دانش روانشناسی و انجام آزمایش هایی در این زمینه، مطالبی تحت عنوان رفتار سازمانی مطرح نمودهاند که در این جا در حد ضرورت به مسائلی از آن اشاره میشود.
عامل ایجاد انگیزش محرک هایی هستند که بصورت روانی و زیستی مطرح میشوند. دست یابی به محرک های روانی ارضاء خاطر را بوجود می آورد و بدست آوردن محرک های زیستی رفع نیازهای جسمی را برای زنده ماندن موجب میشود که در هر صورت فرد را به طرف انجام امری، تحقق هدفی یا برآورده شدن خواستهای سوق می دهند.حالات ایجاد شده بوسیله محرکها انگیزش است که فرد را رواناًبه حرکت وادار می سازد(عسکریان1370، 125).
در بحث انگیزش عمدتاً به موارد ذیل توجه میشود:
1 – چه چیزی به رفتار انسان انرژی می بخشد؟
2 – مسیرها و کانالهای رفتار چیست؟
3 – رفتار چگونه حفظ میشود و تداوم می یابد؟
عامل اول مشخص کننده نیروهای محیط و نیروهای انرژی زا جهت انجام رفتار افراد به طرز معین می باشد که اغلب این محرکها را به جریان می اندازد.
عامل دوم نشان دهنده هدف گرایی افراد است.
عامل سوم بیانگر بازخورهایی است که منجر به تشدید رفتار و مسیر انرژی افراد میشود و یا اینکه آنها را از ادامه عمل باز میدارد و مسیر تلاش آنان را تغییر میدهد (رحیمی 1374، 64).
2-2-1 انگیزش و رفتار
رفتار بطور اساسی هدف مدار است. بعبارت دیگر رفتار انسانها عموماً با میل رسیدن به هدفی خاص برانگیخته میشود. هر رفتاری مجموعهای از فعالیتهاست و برای اینکه یک مدیر بتواند بفهمد که یک شخص در یک لحظه معین در چه فعالیت یا فعالیتهایی ممکن است درگیر شود و چگونه می تواند رفتار او را پیش بینی یا حتی کنترل کند باید بداند که کدام انگیزه ها یا نیازهای مردم عمل معینی را در زمان بخصوصی موجب میشوند.
[1] - Etkinson
[2] - Jouner
دسته بندی | مطالعات خانواده |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 486 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 72 |
در بیشتر فرهنگها و کتابهای لغت به تعریف لفظی و لغوی کلمه عدل و عدالت توجه شده است که پرداختن به همه آنها به تفصیل بیش از حد می انجامد، لذا به برخی از آنها به اجمال اشاره می شود:
الف) فرهنگ فارسی معین: در این فرهنگ معانی زیر برای کلمه عدل و عدالت آمده است: 1 – داد کردن، داد دادن، 2 – نهادن هر چیزی به جای خود، 3 – حد وسط میان افراط و تفریط، 4 – دادگری، انصاف، عدالت مقابل ظلم، 5 – داد، 6 – اندازه و حد اعتدال (ندایی 1379، 6).
ب) حضرت علی (ع) نیز عدل را قرار دادن هر امری در جای خود معنی می فرماید: العدل یضع الامور مواضعها (ندایی 1379، 6).
ج) در مفردات راغب نیز در تعریف عدل آمده است: عدل= العداله و المعادله: لفظی است که در حکم و معنی مساوات است و به اعتبار نزدیک بودن معنی عدل به مساوات در آن مورد هم بکار میرود.
عدل و عدل= در معنی به هم نزدیکند ولی عدل در چیزهایی است که با بصیرت و آگاهی درک میشود و بکار میرود، مثل احکام. ولی واژه های عدل و عدیل در چیزهایی است که با حواس درک میشود مثل اوزان، اعداد و پیمانهها. پس عدل تقسیط بر اساس استقامت و کمال است. از این رو روایت شده است که "بالعدل قامت السموات و الارض" آگاهی و خبری است بر اینکه هر گاه رکنی از ارکان چهارگانه در عالم افزون بر دیگری یا کم از دیگری می بود جهان بنا بر مقتضای حکمت انتظام میداشت (ندایی 1379، 7).
د) در فرهنگ فلسفی بحث مفصلی درباره ریشه لغوی و اصطلاحی عدالت یا صیغه فلسفی وجود دارد. عدالت در لغت به معنی راستی (استقامت) و در شریعت به معنی راستی در راه حق و دوری از مانع و برتری دادن عقل بر هواست. در اصطلاح فقیهان، عدالت پرهیز از گناهان بزرگ و اصرار نکردن در گناهان کوچک و راستگویی و پرهیز از دروغ و رعایت تقوا و دوری از افعال پست است (ندایی 1379، 9).
2-1-2 بحث مفهومی و اصطلاحی عدالت
بعد از ریشهیابی واژه لغوی عدالت،اینک با توجه به معنی لغوی به بررسی مفهومی و اصطلاحی آن پرداخته می شود. در اینجا با توجه به محدودیت تحقیق، بررسی آرا و افکار همه فیلسوفان و متفکران برای ارائه تعریف امکان ندارد لذا به بررسی عدالت در قرآن و سیره نبوی و اندیشههای امیرالمومنین (ع) و همچنین نظریه برخی از فیلسوفان مانند افلاطون و استاد مطهری اشاره خواهد شد:
2-1-2-1 عدالت در قرآن
مبنا و زیربنای تمامی اصول، در تمامی اندیشههای سیاسی اسلام عدالت است. آیات الهی اشاره دارند که پیامبران را با مشعلهای هدایت فرستادیم و به آنها کتاب و میزان دادیم تا عدالت را بر پا دارند (عمید زنجانی 1373، 311). بنابراین چه بیانی رساتر از این که قرآن استقرار عدالت و گسترش آن را یکی از دو هدف اساسی و فلسفهی بعثت انبیا ذکر کرده و آن را از صفات الهی و بارزترین خصیصهی آفرینش و نیکوترین خصلت انسان معرفی کرده است.
الف) «ما رسولان را با براهین روشن به سوی انسان ها فرستادیم و به آنها کتاب و میزان دادیم تا عدالت را بر پا سازند[1].»
ب) من مأمورم که عدالت را در میان شما برپا سازم[2].»
ج) «عدالت را پیشه خود سازید؛ زیرا عدالت به تقوا و پاکی انسان نزدیکتر است[3].»
د) «هرگاه در میان مردم حکم میکنید باید براساس عدالت باشد[4].»
هـ) «خداوند به عدالت پیشگی فرمان دهد[5].»
اساس حکمیت و حکم و حکومت در قرآن ایجاد قسط و عدل در جامعه است. از سوی دیگر کثرت آیاتی که دربارهی عدل و کلمات مترادف و متضاد این واژه است بیانگر اهمیت جایگاه این مفهوم در قرآن است. اصلیترین مترادفهای قرآنی کلمهی عدل که در قرآن آمدهاند و با آن ارتباط معنایی دارند، عبارتند از: قسط، قصد، استقامت، وسط، نصیب، حصه، میزان وغیره. همچنین جور - متضاد کلمه عدل - که خود نیز مترادف ظلم است، کمتر در قرآن آمده است. واژههای پیش گفته بارها در آیات قرآن به کار رفتهاند؛ مثلاً کلمه عدل و مشتقات آن 29 بار، و کلمهی ظلم و انشقاقات آن بیش از 290 بار در این کتاب آسمانی ذکر شده است. یک صد نص قرآنی پیرامون توصیه به عدالت و مفاهیم مترداف آن (قسط، میزان و ...) نازل شده است.
مثلاً در تفسیر آیهی «و السماء رفعها و وضع المیزان»[6] در تفسیر صافی آمده است:
«مقصود این است که در ساختمان جهان رعایت تعادل شده است، در هر چیز از هر مادهای به قدر لازم استفاده گشته و فاصلهها اندازهگیری شده است. همچنان که در حدیث نبوی آمده است: «بالعدل قامت السموات و الارض»[7] نقطهی مقابل عدل به این معنا بیتناسبی است نه ظلم (جمعی از مولفان 1373، 94).
پس نظام هستی بر عدل استوار شده و به تعبیر آیات کریمه قرآن، میزان که عبارت دیگر عدل است از یک سو در عالم کیهان و کل نظام هستی حاکم است و از سوی دیگر در نظام حیات انسان باید حاکم باشد تا از محور عدل تجاوز نشود: «الا تطغوا فی المیزان.»[8]
پس بیتردید بر زندگی اجتماعی افراد در جامعه لاجرم باید نظمی حاکم باشد، زیرا استقرار نظم بر پدیدههای تکوینی و تشریعی مایهی حیات و زندگی است؛ یا به تعبیر دیگر فعالیت و موجودیت هر پدیدهای در گرو استقرار نظم است. اشاره به میزان، در آیهی شریفه، همان نظم حاکم بر پدیدههای تکوینی مورد نظر است، اما وسیلهای که بشر برای ایجاد و استقرار نظم در مسائل اجتماعی به کار گرفته است، برقراری حکومت و وضع قوانین و مقررات تشریعی است (اخوان کاظمی 1386، 52).
2-1-2-2 عدالت در سیرهی نبوی
پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد (ص) طی 23 سال از بعثت تا وفات، مأمور ابلاغ و اجرای اسلام شدند و در همهی ابعاد و زمینههای فکری، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به انقلابی عدالت گستر و توحیدی دست زدند که با محتوای اصیل و جامع اسلام، به عنوان آخرین و کاملترین دین آسمانی، برای همه زمانها و مکانها و همهی مردم تناسب داشت. وی با نفی افکار، آیینها و ارزشهای ظالمانهی جاهلی و قومی و قبیلهای، خونی و نژادی، مالی و طبقاتی و شرکت و بتپرستی، و در هم شکستن ساختارها و مناسبات مبتنی بر آنها، اساس نظمی عادلانه، نور و انقلابی را پی ریخت. نهضت او که یک انقلاب تمام عیار بود، به تغییرات عمیق و اساسی در ذهنیتها و عینیتهای حاکم انجامید. از خصوصیات بارز نبی اکرم (ص)، اعتدال و عدالت طلبی ایشان بود، همچنان که علی (ع) در این باره میفرمودند:
«سیرهی او میانهروی و اعتدال و سنتش رشد و تکامل و سخنش جداکننده (حق از باطل) و حکم و فرمانش به عدل و درست کاری است (نهج البلاغه1390، 164).
پیامبر اسلام در قبل و بعد از بعثت، دارای حس عدالتخواهی عمیقی بود و هدف توحیدی وی نفی تبعیضهای ظالمانهی جامعهی جاهلی آن روز و برقراری قسط و عدل بود. جامعهای که رعایت عدالت در آن فقط به گونهی سلبی همانند تلافی و مجازات و پرداخت خونبها صورت میگرفت و از شکل عدالت مثبت (انصاف، میانه روی و توازن) خبری نبود.
1- سوره حدید، آیه 25
2- سوره شوری، آیه 15
3- سوره مائده، آیه 8
4- سوره نساء ، آیه 58
5- سوره نمل ، آیه 90
1- سوره الرحمن آیه 7
[7]- آسمان و زمین به موجب عدل برپاست.
[8]- الرحمن ، آیه 8.